Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
جمعه - 11 مهر 1404
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"fa-ir","Currency":"sek","CurrencySign":"SEK","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
ورود
shopping cart 0
سبد خرید

سبد خرید

Menu

اطلاعات محصول
عنوان اصلی: Cucu la praline met son grain de sel
شابک: 9786222044169
مترجم: Bītā Turābī
تصویرگر: Ronan Badel
ناشر: Hupa
صفحات: 128
وزن: 120 g
ابعاد: 13 x 19 x 1٫1 cm
جلد کتاب: شومیز

بی احترامی به ژامبون (احمق با نمک 5) فارسی 1402

Bī'iḥtiramī bah Zhāmbun (ahmaq-i bā'nāmak-i 1)

نویسنده: Fanny Joly
امتیاز:
136 SEK
4 تا 6 هفته
لیست علاقه‌مندی‌ها
Wishlist
اطلاعات محصول
عنوان اصلی: Cucu la praline met son grain de sel
شابک: 9786222044169
مترجم: Bītā Turābī
تصویرگر: Ronan Badel
ناشر: Hupa
صفحات: 128
وزن: 120 g
ابعاد: 13 x 19 x 1٫1 cm
جلد کتاب: شومیز
Who made a clown nose on the school statue? Nobody denounces themselves? If I, Inspector Cucu, get involved, things will get heated! With Kevin Truffle, it's just the opposite: my heart melts like ice cream in the sun. One day we took in a lost child and it was wonderful. But then my awful brothers took me out to sea and things rocked like hell.
more
این‌جا هم خیلی می‌خندید و هم خیلی حرص می‌خورید. برادرهای آنژل او را احمق بانمک صدا می‌کنند و او هم هر بار با کمک دروهمسایه و دو دوست عزیزش، کلوئه و کوین، حسابشان را می‌رسد. در ضمن آنژل عاشق لباس صورتی، آب‌نبات، ماست لیمویی و مشویو، عروسک شیرش، است و از دوستی با کوین لذت می‌برد، البته اگر برادرهای وحشی‌اش بگذارند! چه کسی دماغ مجسمه‌ی موسس مدرسه را مثل دماغ دلقک‌ها کرده؟! ا‌ین‌جاست که آنژل شامبر می‌شود کارآگاه آنژل و خودش را قاتی این ماجرا می‌کند. یک روز هم آنژل و کوین توی خیابان یک پسربچه پیدا می‌کنند که گم شده! جوری دستش را گرفته‌اند و به‌طرف بستنی‌فروشی می‌برند که مردم فکر می‌کنند آن‌ها مامان و بابای بچه هستند! حالا همه‌ی این‌ها یک‌طرف، مهمانی ناهار خانه‌ی شهردار یک‌طرف! چون مامان و بابا چیزی درباره‌ی خوردن میگو نگفته‌اند، برادرهای ترسناک آنژل با مشکل مواجه می‌شوند... بعدش هم برادرها آنژل را به‌زور سوار قایق می‌کنند و می‌برند وسط دریا... دریا دارد طوفانی می‌شود که قایق نجات از راه می‌رسد.
more