Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
شنبه - 12 مهر 1404
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"fa-ir","Currency":"sek","CurrencySign":"SEK","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
ورود
shopping cart 0
سبد خرید

سبد خرید

Menu

اطلاعات محصول
عنوان اصلی: I Let You Go
شابک: 9786007845868
مترجم: Nīlūfar Bayāt
ناشر: Milkan
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 380
وزن: 378 g
ابعاد: 14 x 21 x 3٫5 cm
جلد کتاب: شومیز

رهایت می‌کنم فارسی 1401

Rahāyat Mī'kunam

نویسنده: Clare Mackintosh
امتیاز:
205 SEK
4 تا 6 هفته
لیست علاقه‌مندی‌ها
Wishlist
اطلاعات محصول
عنوان اصلی: I Let You Go
شابک: 9786007845868
مترجم: Nīlūfar Bayāt
ناشر: Milkan
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 380
وزن: 378 g
ابعاد: 14 x 21 x 3٫5 cm
جلد کتاب: شومیز
A tragic accident. It all happened so quickly. She couldn't have prevented it. Could she? In a split second, Jenna Gray's world descends into a nightmare. Her only hope of moving on is to walk away from everything she knows to start afresh. Desperate to escape, Jenna moves to a remote cottage on the Welsh coast, but she is haunted by her fears, her grief, and her memories of a cruel November night that changed her life forever. Slowly, Jenna begins to glimpse the potential for happiness in her future. But her past is about to catch up with her, and the consequences will be devastating...
more
در رمان رهایت می کنم، اولین اثر کلر مکینتاش، پسری 5ساله در حادثه ی رانندگی کشته می شود. بعد از این حادثه، نیروهای پلیس با پرونده ای حساس و خطیر روبه رو شده و زنی زندگی خود را در خلاءای پرنشدنی می یابد. در کسری از ثانیه، زندگی جنا گری، به کابوسی دردناک تبدیل می شود. تنها راه خلاصی او از این شرایط، ترک کردن همه چیز و آغازی دوباره است. جنا که امیدی به رهایی از این کابوس ندارد، به کلبه ای دوردست در ساحل ولش نقل مکان می کند؛ اما ترس ها، اندوه ها و خاطراتش از شبی جهنمی در ماه نوامبر، او را به این سادگی ها رها نخواهند کرد. با گذشت زمان و به آرامی، جنا کورسوهایی از خوشحالی را در آینده اش متصور می شود، اما گذشته اش دوباره به سراغش خواهد آمد و اتفاقاتی عجیب و سخت در پیش خواهد بود.
more