یک کاسه گل سرخ فارسی 1401

Yik kāsah gul-i surkh

نویسنده: Marjān 'ālīshāhī

امتیاز:

158 SEK

4 تا 6 هفته

شومیز

158 SEK

انتخاب تعداد

اشتراک‌گذاری

لیست علاقه‌مندی‌ها

I was not finished like all women who are supposed to be alone forever and make love an excuse to live. Love was an Eid green that fell from the hood of someone else's car at thirteen, not in front of my feet, but right in my arms. I could only hand it over to the first running water and go back and find a place where I can live. From the text of the book

من تمام نشده بودم مثل همه زنهایی که قرار است همیشه تنها باشند و عشق را بهانه میکنند تا بتوانند زندگی کنند. عشق، سبزه عیدی بود که در سیزده به در از روی کاپوت ماشین یکی دیگر افتاده بود نه جلوی پایم بلکه درست توی بغلم من تنها میتوانستم آن را به اولین آب جاری بسپارم و برگردم و جایی پیدا کنم که بتوانم زندگی کنم. از متن کتاب