هزار و یك شب عشق فارسی 1382

داستان زندگي "تينا" دختر يكي از ثروتمندان شهر است كه در رشته ي پزشكي تحصيل مي كند. تينا، سه خواستگار دارد كه هر يك صاحب ويژگي هاي شخصيتي خاص خود هستند. آرمان كه شاعر است، مجيد منتقد هنري و نيما جواني است كه در رشته مهندسي فارغ التحصيل شده است. آقاي روشنايي، پدر تينا، بر اين باور است كه اين سه جوان تنها به خاطر ثروت بي اندازه اي كه يگانه فرزندش به ارث مي برد خواهان او هستند و داستان عشق و عاشقي دروغ محض است. پدر، سرانجام، مانند قصه هاي هزار و يك شب براي عشاق دخترش آزمايشي تعيين مي نمايد تا معلوم كند كدام يك عاشق حقيقي و كدام طالب ثروت دخترش هستند...