من هم "چه گوارا" هستم فارسی 1381
Man ham "chih givārā" hastam
167 SEK
اشتراکگذاری
Wishlist
Collection of Persian short stories
It was Octobre 1967; Mr. Hiydari was in his car driving to buy fruits and candies that his wife told him. He was hot. He was wonder why his wife wants these, suddenly he understand today is his birthday. He gets 39 years old. His children dinner was in the seat beside him and was hot. The streets were busy.
more
مجموعه داستانهاي كوتاه فارسي
ظهر دوشنبه ١٧ مهر ١٣٤٦ بود. آقاي حيدري دستش را به پيشاني اش كشيد ، فكر كرد تب دارد. گرمش بود. از توي جيبش يك تكه كاغذ درآورد و ليست چيزهايي را كه زنش خواسته بود دوباره با دقت خواند. اول تعجب كرد كه اين همه شيريني و ميوه براي چيست كه ناگهان يادش آمد امروز تولدش است. او وارد ٣٩ سالگي ميشد. ظرف غذاي بچه هايش روي صندلي بغلش بود. خيابانها خيلي شلوغ بود.
more