زندگینامه دکتر ابوالقاسم بختیار؛ پزشک ایرانی فارسی 1404
Zindigī'nāmah-yi Duktur Abu'al-Qāsim Bakhtīyār; Pizishk-i Īrānī
9٫69 £
اشتراکگذاری
Wishlist
عنوان اصلی:
Abol Ghassem of Tus: The Epic Journey of Abol Ghassem Bakhtiar
,
M. D
شابک:
9786228356532
مترجم:
Ṣadrá Sulṭānī
ناشر:
Sukhanvaran
گروه سنی:
بزرگسال
صفحات:
189
وزن:
293 g
ابعاد:
18 x 25 x 1٫7 cm
جلد کتاب:
شومیز
Abol Ghassem Bakhtiar, M. D., a Bakhtiyari from the village of Borujen in Chahar Mahal, Iran (Persia), was a man of great character who struggled to obtain knowledge, who loved science and poetry, a man solid as a rock, a spiritual warrior of high moral character. His life bore witness to one's ability to accept the far, often seen as the divine right of kings to rule, and transform it into the divine right of each individual to rule over himself. While living all of his life under the rule of a monarch, he concentrated on transforming the concept of the farr into a personal democracy.
He completed his medical training in the United States at 55, returning to Iran in 1931, as the first Iranian to be an American-trained physician. He returned to Iran with an American wife, Helen Jeffreys. Helen, 22, when she married Abol Ghassem, was the first American to marry an Iranian in the United States and move to Iran. Her story is told in Helen of Troy: Her Odyssey from Idaho to Iran. They had 7 children. They were later divorced, and Abol Ghassem married again at 70 and had 10 more children, marrying a Bakhtiyari, Bibi Turan Zargham. This book contains the family genealogy of the Bakhtiyari family, descendants of Jafar Qoli Khan (d. 1836), printed here for the first time.
Abol Ghassem died at the age of 99 and is buried in Tus, Iran, because of a dream he had that one day his earth would mix with the earth of Ferdowsi, the great epic poet of Iran, and a hero would be born to save Iran.
Abol Ghassem came into the world with nothing of material value, inheriting a Sufi cloak and a dervish bowl from his father. A century passed as Abol Ghassem evolved from a peddler, to a shopkeeper, to a tutor, to a student, to a doctor, to a hospital director, to Dean of the Medical School of Tehran University, to Chief Surgeon for the Anglo-Iranian Oil Company.
After a century of struggle, hard wor,k and education, Abol Ghassem left this world with nothing of material value. His legacy for one and all is to educate yourself, to persevere through difficult times, to be good to others, to love and be loved, and to live life to the fullest, with plenty of fresh air, daily exercises, a clean body and mind stimulated with mythical and mystical poetry.
more
دکتر ابوالقاسم بختیار، بختیاری اهل روستای بروجن در چهارمحال و بختیاری، مردی با شخصیت والا بود که برای کسب دانش تلاش میکرد، عاشق علم و شعر بود، مردی استوار چون صخره، مبارزی معنوی با اخلاقی والا. زندگی او گواه توانایی فرد در پذیرش فر، که اغلب به عنوان حق الهی پادشاهان برای حکومت تلقی میشد، و تبدیل آن به حق الهی هر فرد برای حکومت بر خود بود. او در حالی که تمام عمر خود را تحت حکومت یک پادشاه گذراند، خود بر تبدیل مفهوم فر به یک دموکراسی شخصی تمرکز کرد.
او تحصیلات پزشکی خود را در ایالات متحده در سن ۵۵ سالگی به پایان رساند و در سال ۱۹۳۱ به عنوان اولین ایرانی که یک پزشک آموزش دیده آمریکایی بود، به ایران بازگشت. او با همسر آمریکایی خود، هلن جفریز، به ایران بازگشت. هلن ۲۲ ساله، هنگامی که با ابوالقاسم ازدواج کرد، اولین آمریکایی بود که با یک ایرانی در ایالات متحده ازدواج کرد و به ایران نقل مکان کرد. داستان او در کتاب «هلن از طوس: سفر اودیسه از آیداهو تا ایران» روایت شده است. آنها صاحب ۷ فرزند شدند. آنها بعداً از هم جدا شدند و ابوالقاسم در سن ۷۰ سالگی دوباره ازدواج کرد و ۱۰ فرزند دیگر به دنیا آورد و با یک بختیاری به نام بیبی توران ضرغام ازدواج کرد. این کتاب شامل شجرهنامه خانوادگی خانواده بختیاری، از نوادگان جعفر قلی خان (متوفی ۱۸۳۶) است که برای اولین بار در اینجا چاپ شده است.
ابوالقاسم در سن ۹۹ سالگی درگذشت و در طوس ایران به خاک سپرده شد، زیرا رویایی داشت که روزی خاکش با خاک فردوسی، شاعر حماسی بزرگ ایران، در هم میآمیزد و قهرمانی برای نجات ایران به دنیا میآید.
ابوالقاسم بدون هیچ چیز مادی به دنیا آمد و از پدرش خرقه صوفیانه و کاسه درویشی به ارث برد. یک قرن گذشت و ابوالقاسم از یک دستفروش، به یک مغازهدار، به یک معلم خصوصی، به یک دانشجو، به یک پزشک، به یک مدیر بیمارستان، به رئیس دانشکده پزشکی دانشگاه تهران، به یک جراح ارشد شرکت نفت انگلیس و ایران تبدیل شد.
پس از یک قرن مبارزه، کار سخت و تحصیل، ابوالقاسم این دنیا را بدون هیچ چیز با ارزش مادی ترک کرد. میراث او برای همه، آموزش خود، پشتکار در دوران سخت، خوب بودن با دیگران، دوست داشتن و دوست داشته شدن، و زندگی را به کمال رساندن، با هوای تازه فراوان، تمرینات روزانه، بدن و ذهنی تمیز و سرشار از اشعار اسطورهای و عرفانی است.
more