زیباترین جای جهان اینجاست فارسی 1401
Zībā'tarīn jā-yi Jahān Īn'jāst
15٫13 £
اشتراکگذاری
Wishlist
عنوان اصلی:
Le plus bel endroit du monde est ici
شابک:
9789641914464
مترجم:
Manṣūrah Raḥīm'zādah
ناشر:
Murvarid
گروه سنی:
بزرگسال
صفحات:
163
وزن:
106 g
ابعاد:
14 x 21 x 1٫5 cm
جلد کتاب:
شومیز
Iris, aged thirty-six, is devastated by the death of her parents in a car accident. On a cold and gray afternoon when nothing seems to make sense anymore, she thinks about doing the irreparable. Suddenly, she discovers a small café that she had never paid attention to. Its strange name, The most beautiful place in the world is here, having aroused her curiosity, she decides to push the door and go sit at a table. A young Italian soon comes to join him there, his name is Luca. Together, they begin to talk about Iris's life. For six days in a row, they find themselves in the same place and, gradually, Iris seems to lift her head above water. But on the seventh day, Luca remains nowhere to be found. Iris understands that she will not see him again. What she doesn't know, however, are the reasons for his disappearance. But one thing is certain, the week that has just passed had something magical... In the literal sense of the word.
more
ایریس سی و شش ساله است و در سر او افکار تاریکی وجود دارد. هر دو والدین او در یک حادثه ی دلخراش به تازگی فوت کرده اند واین به این معنی است که تنها در یک ثانیه ، تمام زندگی او وارونه شده است. در یک بعد از ظهر سرد و خاکستری ، او حتی به پایان دادن به زندگی خود فکر می کند. نگاهش سپس به جلوی کافه ای می افتد که قبلا هرگز به آن توجه نکرده بود. نام عجیب آن ، "زیباترین جای جهان اینجا است" ، کنجکاوی او را برمی انگیزد. داخل آن فقط یک میز آزاد وجود دارد ، مرد پشت پیشخوان او را به نشستن دعوت می کند. بدون اینکه واقعا بداند چرا ، ایریس اجازه می دهد که راهنمایی شود و به زودی یک عشق تاثیر گذار ، فراموش نشدنی و جادویی پیدا می کند ... نام او لوکا است ، او ایتالیایی است و برای شش روز متوالی ، آنها در این مکان بی انتها دیدار می کنند. ، به دور از نگرانی های زندگی روزمره. کم کم ایریس دوباره لبخند می زند. اما بعد از ظهر روز هفتم ، لوکا دیگر ظاهر نمی شود. ایریس می فهمد که او هرگز بر نخواهد گشت ، اما مهمتر از همه ، او دری را برای او باز کرده است که او هرگز نمی دانسته وجود دارد: یعنی خوشبختی.
زیباترین جای جهان اینجا است ، هشت کلمه کوچک که همه چیز را تغییر می دهد ، چشم انداز او از جهان ، زندگی او و شاید حتی شما ..
more