Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
شنبه - 12 مهر 1404
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"fa-ir","Currency":"eur","CurrencySign":"€","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
ورود
shopping cart 0
سبد خرید

سبد خرید

Menu

اطلاعات محصول
عنوان اصلی: The Last Girl
شابک: 9786004611756
ناشر: Kulih Pushti
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 376
وزن: 368 g
ابعاد: 14 x 21 x 3٫4 cm
جلد کتاب: شومیز

آخرین دختر فارسی 1402

Akharīn dukhtar

نویسنده: Nādīyā Murād
امتیاز:
20٫36 €
4 تا 6 هفته
لیست علاقه‌مندی‌ها
Wishlist
اطلاعات محصول
عنوان اصلی: The Last Girl
شابک: 9786004611756
ناشر: Kulih Pushti
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 376
وزن: 368 g
ابعاد: 14 x 21 x 3٫4 cm
جلد کتاب: شومیز
On August 15, 2014, the life of twenty-one-year-old Nadia changed forever. ISIS forces massacred the people of the village where Nadia lived: the men were executed and the women were captured as sex slaves. Nadia's six brothers and shortly after, her mother was also killed and their bodies were thrown into mass graves. Nadia was brought to Mosul and, along with thousands of Yazidi girls, was put into ISIS's slave trade. Nadia and other girls were raped and beaten every day in this hell on earth. Nadia finally managed to escape from her captors and took refuge in the house of a Muslim family. The eldest child of this family risked his life to secretly take Nadia to a safe place.
more
در پانزدهم آگوست سال 2014، زندگی نادیای بیست و یک ساله برای همیشه تغییر کرد. نیروهای داعش، مردم روستای محل زندگی نادیا را به خاک و خون کشیدند: مردان اعدام شدند و زنان را به عنوان برده های جنسی به اسارت گرفتند. شش برادر نادیا و اندکی بعد، مادرش نیز کشته شدند و اجسادشان، در گورهایی دسته جمعی انداخته شد. نادیا به موصل آورده شد و به همراه هزاران دختر ایزدی، در تجارت برده فروشی داعش قرار گرفت. نادیا و سایر دختران، در این جهنم روی زمین، هر روز مورد تجاوز و ضرب و شتم قرار می گرفتند. نادیا درنهایت موفق شد که از دست اسیرکنندگان خود بگریزد و به خانه ی خانواده ای مسلمان پناه آورد. فرزند ارشد این خانواده، جان خود را به خطر انداخت تا نادیا را به شکلی مخفیانه به جایی امن برساند.
more