Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
شنبه - 12 مهر 1404
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"fa-ir","Currency":"eur","CurrencySign":"€","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
ورود
shopping cart 0
سبد خرید

سبد خرید

Menu

اطلاعات محصول
شابک: 9782366123029
ناشر: Naakoja
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 126
وزن: 201 g
ابعاد: 14 x 21 x 0٫88 cm
جلد کتاب: شومیز

فصل مروارید و سه دفتر عاشقانه دیگر: شعر فارسی 2014

Faṣl-i murvārīd va sih daftar-i ʻāshiqānah-yi dīgar: Shiʻr

نویسنده: Hūshang Asadī
امتیاز:
12٫33 €
7 تا 14 روز
لیست علاقه‌مندی‌ها
Wishlist
اطلاعات محصول
شابک: 9782366123029
ناشر: Naakoja
گروه سنی: بزرگسال
صفحات: 126
وزن: 201 g
ابعاد: 14 x 21 x 0٫88 cm
جلد کتاب: شومیز
Poetry
more
با شعر... با شعر شروع شد و زندگی شعر را پشت گردنه‌ها جا گذاشت. روح شعر، شاید از خراسان وزیده بود و از نفس مادرم می‌آمد که با همه بی‌سوادی، چند دیوان شعر در سینه داشت و مدام می‌خواند. نخست، بر دفاتر چهل برگ قدیمی می‌نوشتم و یادم هست رباعی بود. بعد، به شعر نو مبدل شد و بر کاغذ پاره‌ها و یا حواشی روزنامه‌ها جا گرفت. هرگز، به اندیشه انتشارشان نیفتادم. چرا؟ روی هم انبار شدند و وقتی در سال ١٣٨٠ از خانه‌ام به غارت امنیتی رفتند، یک گونی بودند و در سیاهه اسناد جاسوسی من ثبت شدند. در غربت، دیگر عصر کامپیوتر بود و تقریبا هر چه می‌نوشتم از شعر و غیره، تایپ می‌کردم. چند تائی را هم منتشر کردم. مثلا همین دو شعر نخست . اولی تحت تاثیر عکسی از وقایع روز مصر، بر کاغذ جاری شد و نام شعر آبی گرفت. دومی، را روی زمین نشستم و نوشتم، به هنگام که پرچم ملل بر آسمان آبی تاب می‌خورد. این روزهای تابستانی که در آرشیو کامپیوتری در پی چیزی می‌گشتم، از سر اتفاق شعرها را یافتم. چرا منتشرشان نکنم؟ این چرا هم مانند آن یکی بی‌جواب بود، اما جمع و جور کردن دفاتری را سبب شد. عاشقانه‌ها در این دفتر می‌آید. همین. پاریس – 1٩ شهریور 139٢
more