Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
Friday - 2025 03 October
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"en-us","Currency":"sek","CurrencySign":"SEK","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
Login
shopping cart 0
Basket

Basket

Menu

Product Information
Original Title: This is Going to Hurt: Secret Diaries of a Junior Doctor
ISBN: 9786008883296
Publisher: Sitak
Age Group: Adult
Pages: 200
Weight: 230 g
Dimensions: 14 x 21 x 1.8 cm
Book Cover: Paperback

Khatirat-i Mahramanah-yi yik Pizishk-i Tazah'kar: Persian 1402

خاطرات محرمانه یک پزشک تازه کار

Author: Adam Kay
Rating:
200 SEK
4-6 Weeks
Wishlist
Wishlist
Product Information
Original Title: This is Going to Hurt: Secret Diaries of a Junior Doctor
ISBN: 9786008883296
Publisher: Sitak
Age Group: Adult
Pages: 200
Weight: 230 g
Dimensions: 14 x 21 x 1.8 cm
Book Cover: Paperback
Welcome to the life of a junior doctor: 97-hour weeks, life and death decisions, a constant tsunami of bodily fluids, and the hospital parking meter earns more than you. Scribbled in secret after endless days, sleepless nights and missed weekends, Adam Kay's This is Going to Hurt provides a no-holds-barred account of his time on the NHS front line. Hilarious, horrifying and heartbreaking, this diary is everything you wanted to know – and more than a few things you didn't – about life on and off the hospital ward.
more
کتاب "خاطرات محرمانه یک پزشک تازه کار" یک کتاب غیرداستانی نوشته کمدی نویس بریتانیایی آدام کی است که در سال 2017 توسط پیکادور منتشر شده است. این مجموعه ای از یادداشت های روزانه است که کی در طی دوره آموزشی پزشکی خود از سال 2004 تا 2010 نوشته شده است. کتاب کی در مورد مسائل سیاسی در سیستم مراقبت های بهداشتی خدمات بهداشت ملی در بریتانیا و درگیری های اجتماعی بین آنها بحث می کند. کی این کتاب "خاطرات محرمانه یک پزشک تازه کار" را همراه با گنجاندن شوخ طبعی در حکایات شخصی خود انجام می دهد که زندگی او را در حین پیشرفت در آموزش پزشکی و در نهایت کناره گیری او از این حرفه را به تصویر می کشد. "بهیار اومد و گفت موقع انداختن شیشه آب پرتقال تو سطل آشغال متوجه شده آبمیوه بدون قند بوده، وجود این آبمیوه همونقدر تو این موقعیت به درد ما خورد که بن خرید کتاب تو کتابفروشی‌های انگلیس به درد می‌خوره. نمی‌دونم بخندم یا گریه کنم، به هرحال برای انجام دادن هیچ کدومش نا دارم. کمی بعد چندتا شکلات از روی میز پرستارها برداشتیم و به مریض دادیم. درنهایت حالش بهتر شد. پرستاری که فرستاده بودمش از تو یخچال آبمیوه بیاره به خاطر اشتباهش معذرت خواهی کرد و قول داد در آینده آبمیوهٔ درست و حسابی تو یخچال کلینیک بذاره. فکر کنم دفعهٔ بعدی مریضی که افت قند خون داره رو بزنن زیر بغلشون و تا دم یخچال ببرن تا خوراکی مورد علاقه‌اش رو خودش انتخاب کنه."
more