Bāqī māndah az...: Persian 1395
باقی مانده از...
125 SEK
Share
Wishlist
Persian short stories
more
اتومبیلی رد شد و نور چراغ ها ش یک لحظه مسیل را روشن کرد. چمدان تیره رنگی کنار مسیل افتاده بود. ضربان قلبش تند شد. یک چمدان پر از اسکناس. اگر خیس شده باشد هم مهم نیست. می شود همه را اتو کرد. کارخانه هم می شود نرفت...(داستان هایی کوتاه فارسی)
more