Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
Saturday - 2025 04 October
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"en-us","Currency":"sek","CurrencySign":"SEK","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
Login
shopping cart 0
Basket

Basket

Menu

Product Information
ISBN: 9786001873836
Publisher: Pursiman
Age Group: Adult
Pages: 420
Weight: 462 g
Dimensions: 14 x 21 x 2 cm
Book Cover: Paperback

ʻĀṣī ( Marjān 2 ): Persian 1400

عاصی ( مرجان 2 )

Rating:
205 SEK
In stock (1-2 Days)
Wishlist
Wishlist
Product Information
ISBN: 9786001873836
Publisher: Pursiman
Age Group: Adult
Pages: 420
Weight: 462 g
Dimensions: 14 x 21 x 2 cm
Book Cover: Paperback
A Persian novel.
more
ادامه ی رمان مرجان. آسمان خیس بود، اتومبیل شاسی بلند مشکی درست رو به روی گل فروشی متوقف شد … دختری با بارانی و بوت های بلند چرم مشکی، به نرمی از اتومبیل پایین آمد … کلاه بارانی اش را روی سر کشید، باران یکدست و ریز می بارید. دختر روی پاشنه چرخید، پیاده رو را از نظر گذراند، کسی نبود … ساعتی خلوت از مشتری بود و با وجود باران خلوت تر. انگار همه مغازه داران آن اطراف ترجیح می دادند باران را از پشت شیشه ببینند، کسی تاب بیرون ایستادن نداشت … دختر با طمأنینه قدم برداشت، از روی جوی آب که حد فاصل خیابان و پیاده رو بود پرید … حالا درست رو به روی ویترین بزرگ و زیبای گل فروشی بود. نگاه به آسمان داد، قطرات باران به صورتش هجوم بردند … ریه ها را پر کرد از هوای خیس … نگاهش دوباره آمد و چسبید به ویترین. سنگ سفت و سنگین اما خوش دست میان انگشت هایش فشرده شد … چند قدم به عقب برداشت، نفس را از حبس آزاد کرد … با آخرین توان سنگ را به سوی ویترین پرتاب کرد. شیشه بزرگ گل فروشی با صدای مهیبی فرو ریخت. برای ثانیه ای سکوت بود و بعد مغازه داران یکی یکی سرک کشیدند و بیرون آمدند.
more