Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
Saturday - 2025 04 October
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"en-us","Currency":"sek","CurrencySign":"SEK","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
Login
shopping cart 0
Basket

Basket

Menu

Product Information
ISBN: 9786004052900
Publisher: Salis
Age Group: Adult
Pages: 116
Weight: 180 g
Dimensions: 14 x 21 x 0.81 cm
Book Cover: Paperback

Jashn-i tavallud bā gul-i Maḥbūbah-i shab: Persian 1398

جشن تولد با گل محبوبه شب

Rating:
135 SEK
4-6 Weeks
Wishlist
Wishlist
Product Information
ISBN: 9786004052900
Publisher: Salis
Age Group: Adult
Pages: 116
Weight: 180 g
Dimensions: 14 x 21 x 0.81 cm
Book Cover: Paperback
A Persian novel.
more
رمان فارسی. این کتاب روایتگر داستانی است که از زبان پسر خانواده ای سه نفره روایت می شود؛ او با پدری که دائم در حال خندیدن است و مادری که مدام ناراحت و گرفته است زندگی می کند؛ پسر روزی از زبان مادربزرگش می شنود که مادرش غمی در دل دارد که تا بزرگ نشود از آن سر در نخواهد آورد غمی سنگین که با کمک او، پدر یا مادربزرگش حل نخواهد شد… قسمتی از متن کتاب: برای فرار از مامان، تند دویدم طرف دستشویی. در دستشویی را چفت کردم. جلو آینه دیواری ایستادم. توی آینه به صورتم نگاه کردم. صداهای خنده و صدای معلم و مامان توی گوشم زنگ می زد. صورت بچه ها انگار توی آینه بودند و تکه تکه می چرخیدند. حرف های مسخره آمیز می زدند. به من می خندیدند. چند نفرشان می خندیدند و می گفتند: «کاوه یه کمی دیوونه شده. داره چرت و پرت می گه…» آن قدر توی آینه به صورت خودم و صورت بچه ها و خنده هایشان نگاه کردم تا چشم هایم پر اشک شد. آینه ابری شده بود که کف دستشویی نشستم. پشتم را به دیوار تکیه دادم.
more