Agar māndah būdī: Persian 1396
اگر مانده بودی
321 SEK
Share
Wishlist
A Persian novel
more
رمان فارسی.
بخشی از متن کتاب:
دیگر نمی دانست چه بگوید. به عنوان کلام آخر، فقط گفت: به مادرت گفتم نفرین نکنه؛ ولی تو نفرینش کن... نفرین کن؛ بلکه آروم بگیری. یزدان به امیر حافظ نگاه کرد. اشک در چشمانش موج می زد. حرفی در گلو داشت که نمی دانست بر زبان جاری سازد. لبانش تکان خوردند؛ ولی جز آهی عمیق صوت دیگری شنیده نشد...
more