Labkhand-i Khurshīd: Persian 1397
لبخند خورشید
259 SEK
Share
Wishlist
A Persian novel.
more
رمان.
آذر خنديد. مهتاب كه دل پری داشت، خودش را انداخت روی مبل، سيبی برداشت، گازی به آن زد و با دهان پر ادامه داد: به من می گه بايد وكيل مجلس بشه، مرد حسابی تو چی می گی ديگه. به نظر من دستش می رسيد، نسل هر چی زنه از رو زمين برمی داشت.
more