Aṭr-i marg dar khayyāṭ khānah-i Mādām: Persian 1399
عطر مرگ در خیاط خانه مادام
3.16 £
Share
Wishlist
Original Title:
عطر مرگ در خیاط خانه مادام
ISBN:
9789647348721
Publisher:
Sib-i Surkh
Age Group:
Adult
Pages:
87
Weight:
100 g
Dimensions:
17 x 20 x 0.8 cm
Book Cover:
Paperback
پیرمردی سفید مو در کف خیابان به قتل میرسد و مادام درحالیکه بر تراس خیاط خانهاش ایستاده شاهد این قتل است. راوی داستان که شبح مقتول است در صحنهی آغازین رمان، جزییترین و پنهانیترین حالات درونی مادام در هنگام مشاهدهی قتل را توصیف میکند و سپس پسزمینهی جنایت را شرح میدهد. آنچنانکه شبح مقتول بیان میکند، فرد قاتل، پسر مادام است و او پس از ارتکاب قتل به ضرب گلولهی پلیس زخمی شده است. توضیحات شبح از دنیای بیرونی و درونی مادام به قدری کامل است که گویی در بندهای بعدی صرفاً باید در انتظار گسترش بیشتر داستان و در نهایت مواجهه با یک پایانبندی مناسب برای رمانی جنایی باشیم بااینحال حضور شبح مقتول در خیاط خانهی مادام آنهم درست پس از روایت صحنهی قتل توسط او، از همان آغاز، امکان این شیوهی روایت را نفی میکند. شبح اکنون از جهان پس از مرگ، داستان قتل خودش را روایت نمیکند بلکه راوی داستانی است که خود در آن نقشی فعال دارد. خصلت شبح او را در جایی میان جهان مردگان و زندگان قرار میدهد پس در حالیکه با مادام گفتگو میکند در جهان مردگان نیز ساکن است و به همین سبب در تمام طول داستان به راحتی میان راوی اول شخص و سوم شخص در رفت و آمد است. شبح مردهای است که نمرده پس بدون هیچ حقی همچنان در زندگی مادام حضور دارد. لحن گفتگویی که میان او و مادام برقرار میشود و نوع رابطهای که میان این دو شکل میگیرد واقعی و ملموس است بااینحال میتوان شبح مقتول را فقط بازتابی از وضعیت ذهنی مادام نیز فرض کرد. به این شکل، آنچه در صحنهی آغازین در قالب روایت یک جنایت ظاهر شده بود مورد تردید جدی قرار میگیرد زیرا عینیت راوی مخدوش شده است. آنچه بدون تردید واقعی است فقط روایت رنج مادام است، زخمی که در قالب امری خصوصی و متعلق به مادام، باقی نمیماند زیرا او که خیاطی ماهر است رنج خود را به وسیلهی دوختن لباسهای افسونگرش به قلب زنانی که مشتری خیاط خانهاش هستند انتقال میدهد. او به واسطهی نیروی آفرینش خود رنجش را به حیطهای فراتر از آپارتمان کوچکش میبرد و با آن تمام شهر را فاتحانه ویران میکند. رمان ظاهراً روایتگر داستان جنایی است اما آنچه قطعاً در بطن خود میپرورد چیستی و چرایی آفرینش است.
more
پیرمردی سفید مو در کف خیابان به قتل میرسد و مادام درحالیکه بر تراس خیاط خانهاش ایستاده شاهد این قتل است. راوی داستان که شبح مقتول است در صحنهی آغازین رمان، جزییترین و پنهانیترین حالات درونی مادام در هنگام مشاهدهی قتل را توصیف میکند و سپس پسزمینهی جنایت را شرح میدهد. آنچنانکه شبح مقتول بیان میکند، فرد قاتل، پسر مادام است و او پس از ارتکاب قتل به ضرب گلولهی پلیس زخمی شده است. توضیحات شبح از دنیای بیرونی و درونی مادام به قدری کامل است که گویی در بندهای بعدی صرفاً باید در انتظار گسترش بیشتر داستان و در نهایت مواجهه با یک پایانبندی مناسب برای رمانی جنایی باشیم بااینحال حضور شبح مقتول در خیاط خانهی مادام آنهم درست پس از روایت صحنهی قتل توسط او، از همان آغاز، امکان این شیوهی روایت را نفی میکند. شبح اکنون از جهان پس از مرگ، داستان قتل خودش را روایت نمیکند بلکه راوی داستانی است که خود در آن نقشی فعال دارد. خصلت شبح او را در جایی میان جهان مردگان و زندگان قرار میدهد پس در حالیکه با مادام گفتگو میکند در جهان مردگان نیز ساکن است و به همین سبب در تمام طول داستان به راحتی میان راوی اول شخص و سوم شخص در رفت و آمد است. شبح مردهای است که نمرده پس بدون هیچ حقی همچنان در زندگی مادام حضور دارد. لحن گفتگویی که میان او و مادام برقرار میشود و نوع رابطهای که میان این دو شکل میگیرد واقعی و ملموس است بااینحال میتوان شبح مقتول را فقط بازتابی از وضعیت ذهنی مادام نیز فرض کرد. به این شکل، آنچه در صحنهی آغازین در قالب روایت یک جنایت ظاهر شده بود مورد تردید جدی قرار میگیرد زیرا عینیت راوی مخدوش شده است. آنچه بدون تردید واقعی است فقط روایت رنج مادام است، زخمی که در قالب امری خصوصی و متعلق به مادام، باقی نمیماند زیرا او که خیاطی ماهر است رنج خود را به وسیلهی دوختن لباسهای افسونگرش به قلب زنانی که مشتری خیاط خانهاش هستند انتقال میدهد. او به واسطهی نیروی آفرینش خود رنجش را به حیطهای فراتر از آپارتمان کوچکش میبرد و با آن تمام شهر را فاتحانه ویران میکند. رمان ظاهراً روایتگر داستان جنایی است اما آنچه قطعاً در بطن خود میپرورد چیستی و چرایی آفرینش است.
more