Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
Saturday - 2025 04 October
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"en-us","Currency":"gbp","CurrencySign":"£","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
Login
shopping cart 0
Basket

Basket

Menu

Product Information
Original Title: Dromend raadsel , Henrik Ibsen , zijn vrouw , zijn zoon
ISBN: 9789642438204
Publisher: Afraz
Age Group: Adult
Pages: 241
Weight: 310 g
Dimensions: 14 x 21 x 1.69 cm
Book Cover: Paperback

Rawyāyāt muʻammāyīst / Hinrīk Ībsin, hamsarash, pisarash: Persian 1396

رؤیایت معمایی ست

Author: Bergliot Ibsen
Rating:
30.40 £
4-6 Weeks
Wishlist
Wishlist
Product Information
Original Title: Dromend raadsel , Henrik Ibsen , zijn vrouw , zijn zoon
ISBN: 9789642438204
Publisher: Afraz
Age Group: Adult
Pages: 241
Weight: 310 g
Dimensions: 14 x 21 x 1.69 cm
Book Cover: Paperback
Memories of Bergliot Ibsen, Ibsen's bride
more
خاطرات برگلیوت ایبسن، عروس ایبسن ها. پشت جلد کتاب آمده است: «برای من این یک زندگی تازه بود، انگار که وارد یک دنیای جدید، جالب و کمی عجیب شده بودم. خانه‌ ی ایبسن‌ ها بر خلاف خانه‌ ی بیورنسون‌ ها - که پر از نشاط و تحرک بود - آرام و بی‌ صدا بود. اندک کسانی برای دیدار به آن‌ جا می‌ آمدند، اما زندگی معنوی در خانه‌ ی ایبسن به همان شدتی بود که در خانه‌ ی پدرم بود، هر چند که شکل ابزار آن بیش‌ تر به درون معطوف شده بود. من در آن زمان خیلی جوان بودم و خیلی‌ چیزها را درک نمی‌ کردم. یک مورد را اصلا نمی‌ توانستم درک کنم. من فرزند کسی بودم که همیشه به همه‌ چیز و همه‌ کس اعتماد داشت - او به انسان ایمان داشت - هم به آنان که گفتارشان حقیقت داشت و هم به آنان که سخنانشان بی‌ اساس بود؛ و هنگامی که پیش ایبسن‌ ها آمدم چیز دیگری را تجربه کردم. هنریک ایبسن به هیچ‌ کس و نیز به آن‌ چه کسی برای او روایت می‌ کرد، اعتماد نداشت. ... جالبی و کمی عجیب بودن ایبسن این بود که انگار او چیزها را به طور آرام در خودش ثبت می‌ کرد. به طور مرتب پیش می‌ آمد که اگر کسی چیزی برای او می‌ خواست روایت کند، باید دو بار آن را تعریف می‌ کرد. بار اول به آن گوش می‌ داد و بار دوم به طرح سؤال‌ های اساسی و عمیق درباره‌ ی جزئیات آن می‌ پرداخت، آن‌ چه که با طبیعت من به عنوان فرزند بیورنسون بیگانه بود...»
more