Payām: Persian 1402

پیام

Author: Danielle Steel

Rating:

19.48 €

4-6 Weeks

Paperback

19.48 €

Select Quantity

Wishlist

As a journalist, Paxton Andrews would experience Vietnam firsthand. We follow her from high school in Savannah to college in Berkeley and then to work in Saigon. For the soldiers she knew and met there, Viet Nam would change their lives in ways they could never have imagined. For the men in her life, Viet Nam would change their lives in ways hey could not escape or deny. Peter Wilson, fresh from law school, was a new recruit who would confont his fate in Da Nang. Ralph Johnson, a seasoned AP correspondent, had been in Saigon since the beginning. He knew Vietnam and the war inside out. Bill Quinn, captain of the Cu Chi tunnel rats, was on his fourth tour of duty and it seemed nothing could touch him. Sergeant Tony Campobello had come to Vietnam from the streets of New York to vent a rage that had followed him all the way to Saigon. For seven years Paxton Andrews would write an acclaimed newspaper column from the front before finally returning to the States and then attending the Paris peace talks. But for her and the men who fought in Viet Nam, life would never be the same again.

آن روز، از روزهای سرد و گرفته ی ساوانا بود و نسیم نسبتا تندی از سوی اقیانوس می وزید. برگ ها در فورسایت پارک روی زمین ریخته بود. چند زوج دست در دست قدم می زدند و تعدادی زن نیز آخرین سیگارشان را حین صحبت و قبل از بازگشت به کار می کشیدند. در دبیرستان ساوانا راهروها خالی بود. زنگ ساعت یک خورده بود و شاگردان سر کلاس بودند. از یکی از کلاس ها صدای خنده می آمد ولی در دیگر کلاس ها سکوت حکم فرما بود. صدای کشیده شدن گچ بر روی تخته شنیده می شد و بعضی از شاگردان سال دوم که برای امتحان علوم اجتماعی از پیش اعلام نشده آمادگی نداشتند مأیوس و کسل نگاه می کردند. در کلاس چهارم، سخنرانی درباره آزمون ورودی دانشگاه بود که هفته دیگر پیش از مراسم روز شکرگزاری برگذار می شد و در حالی که آن ها به سخنرانی گوش می دادند خیلی دورتر، در شهر دالاس"، تیری شلیک شد. مردی سرشناس، که اتومبیل تشریفاتی اش اسکورت می شد روی دست همسرش که در کنار او بود افتاد. مغزش به صورت وحشتناکی پریشان شده و سرش از پشت آویزان بود. هنوز کسی نفهمیده بود چه اتفاقی افتاده و سخنران همچنان درباره آزمون ورودی دانشگاه سخن می راند. پکستن اندروز (Paxton Andrews) با خواب آلودگی ناشی از بی حوصلگی خود در ستیز بود، در آن اتاق بی تحرک ناگهان احساس کرد که حتی برای لحظه ای دیگر نمی تواند چشم هایش را باز نگه دارد.