Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
السبت - 1447 12 ربيع الآخر
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"ar-sa","Currency":"usd","CurrencySign":"$","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
تسجيل الدخول
shopping cart 0
السلة

السلة

المجموع
0  
ContinuetoCheckout

Menu

معلومات المنتج
العنوان الأصلي: جای پای لبهای تو
 ISBN رقم: 9789641937357
الناشر: 'Ali
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 858
الوزن: 934 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 x 8 cm
غلاف الكتاب: غلاف ورقی
Subjects:

جای پای لبهای تو الفارسية 1401

Ja-yi pa-yi lab'ha-yi tu

المؤلف: Sāḥil Bihnāmī
التقييم:
38٫13 $
4 إلی 6 اسبوع
قائمة الأمنيات
Wishlist
معلومات المنتج
العنوان الأصلي: جای پای لبهای تو
 ISBN رقم: 9789641937357
الناشر: 'Ali
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 858
الوزن: 934 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 x 8 cm
غلاف الكتاب: غلاف ورقی
Subjects:
my darling... My body is shaking. I am looking for the words of forgiveness and I seem to have lost them. They don't even fit together in my mind. I lose my breath and stare into the honey eyes that have taken away the ability to look at me, I whisper, don't be with me... I keep saying in my heart that you should not do these things to me, doctor, I have never heard these things with my ears. All my life I listen to the description of television and its programs and books. My life is a sin, Mrs. Doctor. For me, being a stranger is a sin. Where am I and this is my soul? Hearing this word, I can turn to the Qiblah and surrender to the soul and not say oh, how can you use this word for me? I have never experienced the love of your kind. How can you string these words together for me and make all my religion and faith weak? I wet my lips, doctor, I'm alive and I don't know how to die, don't put me to the test like this. In the thirty-eight years that I've been given life by God, I was me, and oh God, don't take my God away from me.
more
جانم... تن و بدنم می لرزد. به دنبال کلمات استغفار می گردم و گویا گمشان کرده باشم. حتی در ذهنم کنار هم چیده نمی شوند. نای نفس کشیدن را از دست می دهم و خیره در چشم های عسلی که توان چشم گرفتن را هم از من گرفته اند زمزمه میکنم نکن با من... در دل ادامه میدهم با من از این کارها نباید کرد خانم دکتر من هرگز این جانم ها را با گوش هایم نشنیده ام. تمام جانم شنیدن های من وصف تلویزیون و برنامه هایش و کتابهاست. جانم گناه است خانم دکتر برای من مرد غریبه ی عذب اوغلی گناه است من کجا و این جانم شنیدن ها کجا خانم دکتر. من همین جا می توانم با شنیدن این کلمه رو به قبله شوم و جان به جان آفرین تسلیم کنم و آخ بر زبان نیاورم چطور میتوانی این کلمه را برای من به کار ببری؟ منی که محبت دیدن از جنس تو را هرگز تجربه نکرده ام. چطور میتوانی برای من از این کلمات کنار هم ردیف کنی و تمام دین و ایمانم را به سستی بکشانی؟ لب هایم را تر میکنم خانم دکتر من جانم و جان دادن بلد نیستم مرا اینطور به امتحان نکشان در سی و هشت سالی که از خدا عمر گرفته ام من بودم و خدایم خدایم را از من نگیر.
more