Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
الجمعة - 1447 11 ربيع الآخر
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"ar-sa","Currency":"usd","CurrencySign":"$","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
تسجيل الدخول
shopping cart 0
السلة

السلة

المجموع
0  
ContinuetoCheckout

Menu

معلومات المنتج
 ISBN رقم: 964405296x
الناشر: Ilm
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 220
الوزن: 250 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 x 1٫4 cm
غلاف الكتاب: غلاف ورقی
Subjects:

از چشم های شما می ترسم الفارسية 1383

Az chashm'hā-yi shumā mītarsam

التقييم:
16٫80 $
4 إلی 6 اسبوع
قائمة الأمنيات
Wishlist
معلومات المنتج
 ISBN رقم: 964405296x
الناشر: Ilm
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 220
الوزن: 250 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 x 1٫4 cm
غلاف الكتاب: غلاف ورقی
Subjects:
I am afraid of your eyes
more
از "چشم‌های شما می‌ترسم" رمانی است اثر "فرخنده حاجی‌زاده". راوی در این رمان، مدهوش، منتشر، قطعه قطعه و شیفته است. در این رمان، سنگباره‌ها در دست‌های بی‌قرار و معصوم، بی‌تابانه منتظرند تا شر و تجسم آن را از جهان دور کنند و انسان شرور اینک عارفی است، موسیقیدان، مشتاق که با سه تار، یاسینی را می‌خواند... هنگام سنگسار شدن "مشتاق" شاید با لبخندی حزین و خونین به انسان‌های هراسان از نگاه قاتلانش گفته بود: از چشم‌های شما می‌ترسم... مشتاق سنگسار می‌شود... تراژدی شکل می‌گیرد... سنگپاره‌ها در دست‌های معصوم و بی‌قرار، منتظرند تا شر و تجسم آن را از جهان دور کنند و انسان شر، اینک زنی است که جرات عاشقی داشته است. آن چه آمده در کرمان دویست سال پیش است، پیش از هجوم آقا محمد خان و در کرمان دوران نزدیک، گذشته است؛ اما رد این نوع تراژدی را می‌توان در تاریخ و تا ژرفای آن، تا مرز اساطیر پی‌گرفت، حلاج، سهروردی، مانی و مزدک و امثال اینها که در عشق به معانی، محو هستند و از منظر دیگر، شیرین و تهمینه و خاصه سودابه.... اینها که جرات مردسالار و مبتنی بر فرهنگ عشایری، فئودالی می‌یابند. اما خود دیر یا زود به ناگریز به زاری زار درهم می‌شکنند. داستان به شیوه پست‌ مدرن، گویای حادثه‌ای است که درگذشته روی داده است. این رمان روایت سیال لغزنده‌ای است که روح زمان در آن از یاد رفته و اینک از ذهن و زبان "مانا" دختری بازگو می‌شود که به فضای جنینی‌اش باز گشته و به گونه‌ای نمادین و پر از پرش‌های پریشان تاریخی به واگویی زندگی خود آمده است. در جایی از کتاب می‌خوانیم: "روایت زندگی خود هرکس مهم‌ترین روایت است" و در جایی دیگر نویسنده اذعان می‌دارد که در واقعیت چیزی هست که به هیچ عکسی منتقل نمی‌شود. پس شاید بتوان گفت این قصه در اصل عکس ناقصی است از قصه خود راوی که تخیل و به خصوص در هم ریختن زمان به آن ابعاد تازه‌ای بخشیده، عشق، انتظار و جست و جو باعث شده‌اند تا قصه از کشش مناسبی برخوردار باشد. روانی و سیالیت، چند زبانی بودن و همچنین فضاسازی ملموس و مانوس نیز به این کشمکش کمک می‌کند پیش زمینه تاریخی از وقایع کرمان به دست آقا محمد خان، آشنایی با فرقه دراویش، آوردن شخصیت‌هایی از شاهنامه، لطفعلی خان زند... به قصه ابعاد بیشتری می‌بخشد.
more