Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
الجمعة - 1447 11 ربيع الآخر
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"ar-sa","Currency":"usd","CurrencySign":"$","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
تسجيل الدخول
shopping cart 0
السلة

السلة

المجموع
0  
ContinuetoCheckout

Menu

معلومات المنتج
 ISBN رقم: 9786001874031
الناشر: Pursiman
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 341
الوزن: 372 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 cm
غلاف الكتاب: غلاف ورقی
Subjects:

خیابان جلفا الفارسية 1400

Khīyābān-i Julfā

المؤلف: Fattānah Asadiyān
التقييم:
19٫14 $
4 إلی 6 اسبوع
قائمة الأمنيات
Wishlist
معلومات المنتج
 ISBN رقم: 9786001874031
الناشر: Pursiman
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 341
الوزن: 372 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 cm
غلاف الكتاب: غلاف ورقی
Subjects:
A Persian novel
more
رمان فارسی. در بخشی از "خیابان جلفا" می خوانیم: گونه هایش گُل انداخته بود. و این از نگاه آرتوش پنهان نماند و از دیدنش در آن حالت ترس و گُر گرفتگی لذت برد. دستی به صورتش کشید و به مهشید که ناخواسته به لرز و استیصال افتاده بود، نگاه کرد زن دست برد به شالش و گوشه اش را درست کرد و آرتوش به خوبی دیده بود که دستش می لرزد. نگاه طماع و حریصش را نمی توانست از اندامش بگیرد. وسوسه شده بود جلوتر برود، دستش را بگیرد و او را روی پاهایش بنشاند. اما به خودش نهیب زد که نباید بی گدار به آب بزند ...
more