Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
الجمعة - 1447 11 ربيع الآخر
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"ar-sa","Currency":"usd","CurrencySign":"$","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
تسجيل الدخول
shopping cart 0
السلة

السلة

المجموع
0  
ContinuetoCheckout

Menu

معلومات المنتج
 ISBN رقم: 9786005786453
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 544
الوزن: 930 g
أبعاد المنتج: 17 x 24 x 4٫41 cm
غلاف الكتاب: غلاف کرتونی
Subjects:

مائوئيسم در ايران ( مطالعات‌ سياسي ) الفارسية 1397

Māʼuʼīsm dar Īrān ( muṭālaʻāt-i sīyāsī )

المؤلف: Maḥmūd Nādirī
التقييم:
25٫75 $
4 إلی 6 اسبوع
قائمة الأمنيات
Wishlist
معلومات المنتج
 ISBN رقم: 9786005786453
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 544
الوزن: 930 g
أبعاد المنتج: 17 x 24 x 4٫41 cm
غلاف الكتاب: غلاف کرتونی
.
more
تاريخ و باستان شناسي. خلاصه: مائو تسه دون، رهبر کمونیست های چین بود که با درآمیختن اصول مارکسیسم لنینیسم و « پراتیک انقلاب چین » مائوئیسم را بنیان نهاد. این اندیشه به تدریج در میان ایرانیان خارج کشور به ویژه دانشجویان ناراضی از عملکرد حزب توده تجلی یافت. این دسته از دانشجویان که اکثرا در « کنفدراسیون محصلین و دانشجویان » فعال بودند، « سازمان انقلابی حزب توده ی ایران » را بنیان نهادند. قسمتی از کتاب: مائو تسه دون، رهبر کمونیست های چین، کسی بود که در روز اول اکتبر ١٩٤٩، موجودیت دولت کمونیستی را در چین اعلام کرد. مائو، مارکسیسم را در جوانی خوانده و پذیرفته بود. اما او آن کسی نبود که آموزه های مارکسیسم لنینیسم را وحی منزل بپندارد و کورکورانه از آن تبعیت کند؛ که اگر چنین می پنداشت و می کرد، پیروزی « سوسیالیسم » در جامعه ی « نیمه فئودالی نیمه مستعمره » چین امکان پذیر نبود. لنین، اصول مارکسیسم را چنان پرداخت که بشود با آن در جامعه ای غیرصنعتی چون روسیه اوایل قرن بیستم انقلاب سوسیالیستی به راه انداخت؛ و از همین جا لنینیسم دنباله ی مارکسیسم شد. مائو نیز اصول مارکسیسم لنینیسم را با چیزی که خود آن را « پراتیک انقلاب چین » می خواند در آمیخت و از آن مائوئیسم زاده شد. حالا ایدئولوژی مارکسیسم، دنباله ای دیگر یافته بود و آن اندیشه ی مائو تسه دون بود. اولین تعلیم مائو به پیروانش این بود که « نباید گذشته ی تاریخی خود را انکار کنیم...مارکسیسم باید با شرایط ملموس چین تطبیق یابد تا در تمامی جلوه هایش ویژگی های چین را بازتابد. باید بر قالب های آن سوی دریاها نقطه ی پایانی نهاد ». مائو، بی آنکه به قالب ها و فرمول های از پیش ساخته ی مارکسیستی متکی باشد، به سنت های چینی متکی بود. در چین « کارگر » نبود اما « دهقان » فراوان بود. مائو با یارگیری از میان « دهقانان »، نیروی مسلحی از سربازان با انگیزه برای کمونیست های چین فراهم آورد. این همان « ارتش آزادی بخش خلق » بود که با استراتژی « محاصهر شهرها از طریق روستاها » سنگر به سنگر و روستا به روستا و شهر به شهر در برابر ارتش دولتی چین ایستادگی کرد و با « راه پیمایی بزرگ » حماسه آفرید و سرانجام پیروزی نهایی را از آن کمونیست ها کرد. پیدا بود رهبری با این اعتماد به نفس و استقلال فکر، که خود را با لنین هم طراز می دید و بر یک سوم جمعیت جهان حکم می راند و حزبی متشکل و منسجم، و ارتشی متحد و آبدیده در کوران دو دهه مبارزه مسلحانه داخلی را در پشت سر داشت و در رسیدن به قدرت نیز وام دار « برادر بزرگ تر » نبود، پیروی و اطاعت از هیچ قدرتی را بر نمی تابید.
more