Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
الجمعة - 1447 11 ربيع الآخر
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"ar-sa","Currency":"sek","CurrencySign":"SEK","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
تسجيل الدخول
shopping cart 0
السلة

السلة

المجموع
0  
ContinuetoCheckout

Menu

معلومات المنتج
العنوان الأصلي: یادداشت های سردبیر هایاتسک
 ISBN رقم: 9789642134670
الناشر: Markaz
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 128
الوزن: 130 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 x 1 cm
غلاف الكتاب: غلاف ورقی
Subjects:

یادداشت های سردبیر هایاتسک الفارسية 1399

Yāddāsht'hā-yi sardabīr hayātisk

المؤلف: Rubirt Ṣāfārīyān
التقييم:
126 SEK
4 إلی 6 اسبوع
قائمة الأمنيات
Wishlist
معلومات المنتج
العنوان الأصلي: یادداشت های سردبیر هایاتسک
 ISBN رقم: 9789642134670
الناشر: Markaz
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 128
الوزن: 130 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 x 1 cm
غلاف الكتاب: غلاف ورقی
Subjects:
A long story was written by Robert Safarian, a film translator, which was published by the Markaz Publishing House.
more
می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پرسد: «تیراژتان چند تاست؟» می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویم: «چه کار داری؟ هزار و پانصدتا.» ... می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید: «فکر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنی از این به قول تو هزار و پانصد شماره چندتاش واقعاً خونده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شه؟» می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویم: «نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانم. حرفت را بزن!» می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید: «حداکثر صدتاش! حالا از این صدتا، فکر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنی چند نفر ممکنه شعر خالاتیان را بخوانند؟» و خودش جواب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد: «ده نفر. حالا از این ده نفر، غیر از خود خالاتیان، چند نفر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانند املای فلان کلمه چطوریه؟» می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویم: «دو سه نفر.» ادامه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد: «و از این دو سه نفر آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌قدر دقیق می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوانند که متوجه این اشتباه بشوند؟» و خودش جواب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد: «حداکثر یک نفر.» بعد از جایش بلند می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود و رو به من با حالتی نمایشی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید: «گور پدر این یه نفر! بابا جان چرا خودت را حرص می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهی؟» می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویم: «اگر برسم به «گور پدر این یه نفر»، دیگه کار نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم. من طوری کار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم که انگار یک میلیون خواننده دارم.»
more