یک نقطه ... و تمام. الفارسية 1400

رمان فارسی. جهان نیساری برای پایان دادن به بحث و جدل میان پدر و عمویش، عطا سعی در جدا و آرام کردن‌ شان دارد اما در نهایت این میانجی‌گری منجر به مرگ عطا می‌شود. با دخالت و پیگیری‌های خانواده، پدربزرگ و مادربزرگ جهان، او پس از محاکمه، تنها چند ماه در حبس می‌ماند. بعد از آزادی جهان ظاهرا زندگیِ خانواده‌ی نیساری به روالِ عادی خود برمی گردد یا حداقل مهرانا این‌طور فکر می‌کند. مهرانا هرگز نمی‌تواند روز و لحظه‌ای که همسرش عطا را از دست داده، فراموش کند و قاتل او را ببخشد و غمش با وجود روابط فامیلی با جهان هرگز کهنه نمی‌شود. یک نقطه ... و تمام، قصه‌ی جهان است. جهان همیشه به پشت دیوارهای بلند زندان فکر می‌کند. به دنیایی که دیگر عطا در آن نیست و نبودنش تقصیر هیچ‌کس نیست جز خودش. او یقین دارد زندگی اش از همان روز و لحظه، به دو نیم شده: قبل و بعد از مرگ عطا ...