تنهایی الفارسية 1381

Tanhayi

المؤلف: Guy de Maupassant

التقييم:

188 SEK

4 إلی 6 اسبوع

ملف ورقی

188 SEK

اختر الكمية

قائمة الأمنيات

"Tanhayi" is a report of a party in a night that some different people were gathered in a place, eating too much, were started noises. The writer withdraws of looking them and prefers loneliness. He went to a silent road. At first he enjoys the silence and the silver moonlight shine on trees, he went to a park and saw two lovers were sitting on a bench. He looks to the sky. He saw the stars shining. The lonely moon is also shining. But soon he found that loneliness is not globalization. In nature no phenomenon is lonely, must have to be with others and have to leave loneliness that is not just more than a story and disease.

"تنهايي" گزارشي است از يك شب سورچراني كه مشتي مردم گوناگون در جايي گرد آمده اند، شكم بارگي مي كنند، هياهو به راه مي اندازند و از سر و كله هم بالا مي روند. نويسنده از تماشاي اين قشقرق و پرخواري ها كناره گيري و تنهايي ميگزيند. به راه سوت و كوري رهسپار مي شود. نخست از آن همه آرامش، آن همه مهتاب سيمگون تابيده بر درختان سرمست مي شود و درون پاركي، چشمش به دو دلداده مي افتد. به آسمان نگاه مي كند. ستارگان را مي بيند كه همه تك و تنها سرگرم درخشش هستند. ماه تنها نيز همگام آنها مهتاب كرده است. ولي ديري نمي پايد كه در مي يابد، تنهايي در جهاني شدن نيست. در طبيعت هيچ پديده اي تنها يافت نمي شود و بايستي به ناگزير با همگان بود و تنهايي را به خود گذاشت كه قصه و بيماري اي بيش نيست.