بچه‌آهو الفارسية 1403

Bachah Āhū

المؤلف: Magda Szabó

التقييم:

17٫42 $

4 إلی 6 اسبوع

غلاف ورقی

17٫42 $

اختر الكمية

قائمة الأمنيات

Eszter Encsy, a now accomplished actress, finds herself thinking about her impoverished and frustrating childhood and path to accomplishment as she hears news of an old childhood acquaintance. She engages in a series of internal monologues, delving into the depths of the humiliation, isolation, poverty, social and emotional exclusion and despair she has experienced, desperately attempting to unearth and comprehend all of her experiences. At first she recalls them with a disturbing calmness and an indifferent detachment, outwardly remaining unperturbed and icy, but soon finds her manner of speaking and her demeanor slowly changing as it becomes more and more difficult for Eszter to choke down the intense feeling of hatred and resentment she has been allowing to quietly ferment for years. It is a composed, restrained feeling of hatred which is always with her, but breaks out on only a few occasions, and which now begins to contaminate her entire life like a deadly poison.

اگر حتی شده یک بار به چیزی مشکوک می‌شدی، اگر به ذهنت خطور می‌کرد که فقط یک بار، حتی یک لحظه، نگاهم کنی، واقعاً نگاهم کنی، با همان اشتیاقی که به بدنم نگاه می‌کردی، بدنی که حتی بهتر از خودم می‌شناختی، احتمالاً متوجه می‌شدی که ناخواسته چقدر آزارم دادی و به احتمال زیاد متوجه می‌شدی که سعی می‌کردم از رنج و عذاب مبهم اما بی‌امانی مطلعت کنم که با خاطرات بی‌پایانت به من می‌دادی... بچه‌آهو داستان شکل‌گیری یک عفریت، یک هیولاست، داستانی دربارۀ اینکه چگونه مشقات و محنت‌های متوالی، سردرگم‌کننده و نفرت‌زای قرن بیستم مجارستان _ و مهم‌تر از همه بحران ویرانگر فقر، بحران تبعیض طبقاتی و کین‌توزی میان طبقات اجتماعی _ موجب برآمدن این هیولاها و عفریت‌ها می‌شود. اَسیمتوت بچه‌آهو دستاوردی است بزرگ از نظر قیدوبند و تنگنای مفرط روایت؛ روایتی که در جست‌و‌جوی مفرّی است میان نیاز به حرف‌زدن و میل به سکوت. اِستِر دقایق زندگی‌اش و عواطف ژرفش را چند صد صفحه از ما پنهان می‌کند، و این‌گونه باعث می‌شود خواننده با پوست و گوشت و استخوان ازخودبیگانگیِ او و بیزاری و بیگانگی‌اش از دیگران را احساس کند.