Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
السبت - 1447 26 ربيع الآخر
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"ar-sa","Currency":"usd","CurrencySign":"$","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
تسجيل الدخول
shopping cart 0
السلة

السلة

المجموع
0  
ContinuetoCheckout

Menu

  • Dāstān'hā-yi Hizār va Yik Shab (Majmū'ah Hizār'sāl Dāstān 4)
معلومات المنتج
العنوان الأصلي: داستان های هزار و یک شب (مجموعه هزارسال داستان 4)
 ISBN رقم: 9789646851580
الناشر: Sama
الصفحات: 320
الوزن: 512 g
أبعاد المنتج: 18 x 25 x 4 cm
غلاف الكتاب: غلاف کرتونی

داستان های هزار و یک شب (مجموعه هزارسال داستان 4) الفارسية 1402

Dāstān'hā-yi Hizār va Yik Shab (Majmū'ah Hizār'sāl Dāstān 4)

المؤلف: Farāmarz Nidāyī
التقييم:
17٫94 $
4 إلی 6 اسبوع
قائمة الأمنيات
Wishlist
معلومات المنتج
العنوان الأصلي: داستان های هزار و یک شب (مجموعه هزارسال داستان 4)
 ISBN رقم: 9789646851580
الناشر: Sama
الصفحات: 320
الوزن: 512 g
أبعاد المنتج: 18 x 25 x 4 cm
غلاف الكتاب: غلاف کرتونی
Horaz and one night stories in simple language for children.
more
گویند در روزگاران گذشته بازرگانی بود به نام عمر که خداوند به او سه پسر داده بود به نام های جوذر و سالم و سلیم. بازرگان برای تعلیم و تربیت آن ها بسیار تلاش می کرد و در این راه از هیچ کوششی کوتاهی نمی کرد. تا اینکه همه پسران بزرگ شدند و هرکدام به نوبه خود مردی شدند. بازرگان از میان آن سه پسر جوذر را بیشتر از دو فرزند دیگرش دوست می داشت و به او محبت زیادی می کرد و ناراحتی او را نمی توانست تحمل کند و آن دو برادر نیز به جودر حسد می بردند و بدی او را می خواستند و چشم دیدن او را نداشتند و هر لحظه برای نابودی او نقشه می کشیدند، و چون سنی از بازرگان گذشته و به سال خوردگی رسیده بود و بدنش فرسوده گشته بود، بیم آن را داشت که در آن نزدیکی ها از دنیا برود و برادران جودر را اذیت کنند و برای او گرفتاری و ناراحتی ایجاد کنند و او را به دردسر بیندازند و یا اینکه او را از بین ببرند، از این بابت پدر پیوسته در عذاب روحی به سر می برد. به همین جهت عده ای از خویشاوندان خود و برخی از اشخاصی را که در نظر او امین و مورد اعتماد بودند، به خانه دعوت کرد و تمامی اموال و ثروت خود را جمع کرده و به چهار بخش تقسیم نمود و به هریک از فرزندان بخشی را داد و بخشی را هم خودش برداشت و...
more