Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
السبت - 1447 19 ربيع الآخر
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"ar-sa","Currency":"usd","CurrencySign":"$","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
تسجيل الدخول
shopping cart 0
السلة

السلة

المجموع
0  
ContinuetoCheckout

Menu

  • Kurd va Parākandigī-yi Ū dar Gustarah-yi Īrān Zamīn
معلومات المنتج
العنوان الأصلي: کرد و پراکندگی او در گستره ایران زمین
 ISBN رقم: 9789646595545
الناشر: Gustarih
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 572
الوزن: 730 g
أبعاد المنتج: 18 x 25 x 7 cm
غلاف الكتاب: غلاف کرتونی
Subjects:

کرد و پراکندگی او در گستره ایران زمین الفارسية 1385

Kurd va Parākandigī-yi Ū dar Gustarah-yi Īrān Zamīn

المؤلف: Ḥaydar Bahtūyī
التقييم:
27٫97 $
4 إلی 6 اسبوع
قائمة الأمنيات
Wishlist
معلومات المنتج
العنوان الأصلي: کرد و پراکندگی او در گستره ایران زمین
 ISBN رقم: 9789646595545
الناشر: Gustarih
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 572
الوزن: 730 g
أبعاد المنتج: 18 x 25 x 7 cm
غلاف الكتاب: غلاف کرتونی
Subjects:
A book about the Kurds of Iran and the dispersion of this people in Iran.
more
هنوز دهانم بوی گیاهان نعناع و ریحان بلندی‌های پرو و پشت دربند کرمانشاهان را می‌دهد. در سال 1320 (قزوین) نه در زادگاه نیاکانم بلکه در سرزمینی نامانوس دیده به جهان گشودم از کره‌های تبعیدی دروان حکومت قاجاریه هستم که نیاکانم به واسطه مشاجرات سیاسی آن زمان از سرزمین خود تبعید و محکوم به اقامت در سرزمینی دیگر شدند. در سفرهایم در مصاف با کسان هیشه نجوایی آشنا به گوشم می‌رسید. با نقبی به گذته بویی آشنا به مشامم می‌رسید همزبانی که زبانش با عطر گل‌های وحشی آن سرزمین گشوده شده بود و بعد زمان و مسافت نتوانسته بود که خللی در هویتش حک کند. سر در سودای آرزو نهادن و سه سال به اشتیاق وصال به کوی و برزنی به دنبال گمشده گشتم. دست‌ها را فشردم- نان‌های گرم خوردم و خندان مرا پذیرفتند. نیاکنم را در واپسین روزهای زندگی خود در شیراز-کرمانشاه-همدان-ملایر و تویسرکان- گیلان-مازندران وقزوین یافتم و یعقوب‌وار پیراهنشان را به چشمانم مالیدم و تصاویری را که سال‌ها در محبس قفسه‌ها و گنجه‌ها بودند بار دیگر جانی گرفتند خود را یافتیم- همه کردیم- اما در سرزمین ایران پراکنده. این کتاب را به روان پاک آن‌ها که کالبد وجودشان هنوز در تبعید است تقدیم می‌نمایم به خصوص عبدالله اوجالان.
more