راتا الفارسية 1444

«راتا» داستان زنی ایرانی ساکن لندن است که تصمیم می‌گیرد برای چند هفته به یکی از شهرهای ساحلیانگلستان سفر کند و تنهایی را برای نخستین بار در زندگی‌ تجربه کرده و خود را بیشتر از قبل آزموده و بشناسد. از شب اول سفرش با اتفاقات عجیبی روبه‌رو می‌شود. ارواح چهار زن هر شب به دیدارش می‌آیند و از حوادثیکه در زندگی برایشان اتفاق افتاده برای راتا تعریف می‌کنند. داستان «راتا» رمز‌آلود و پر ماجراست و راتا زنی جسور و معتقد به ماوراالطبیعه است. آسیب‌شناسی جامعه‌، فلسفه زندگی، مرگ و زندگی پس از مرگ محور اصلی داستان را در بر می‌گیرد،. همچنین خواننده با پرسش‌هایی در زمینه سرنوشت و عدالت انسانی روبه‌رو می‌شود که خود باید در کشاکشداستان به قضاوت نشسته و پاسخ‌هایش را بیابد.