در این قایق لعنتی دیگر جا نیست الفارسية 1400
Dar īn qāyiq-i la'natī dīgar jā nīst
20٫60 $
مشاركة
Wishlist
ISBN رقم:
9786227255263
المترجم:
Zuhrih Khalili
الناشر:
hanūz
الفئة العمرية:
البالغون
الصفحات:
168
الوزن:
162 g
أبعاد المنتج:
14 x 21 x 1٫5 cm
غلاف الكتاب:
غلاف ورقی
They come from Pakistan, Afghanistan, Al Jaza'ir, Somalia, Hagere Ertra, Iraq, Libiyah, Al Maghrib, Haiti, and many other countries where life is no longer compatible with the idea of the future. There are millions of them. How many millions? We don't know. They are called "migrants" and have only one obsession: to reach Europe.
Europe has panicked for the last few years. The responsible politicians and the public opinion understood that there are about 80 million people who live in war zones and have in fact the right to ask for international protection, i.e. political asylum in Europe. The borders started to close, and barbed wire appeared. Europe doesn't come to terms with the situation, instead, it seems to give in to the temptation of giving up its values. It is a human tragedy happening in front of our eyes.
This play has thus at least one major target: to destroy indifference.
more
او همهی آنچه باید، از مهاجر بودن و پناهندهبودن میداند. او در وطن خویش غریببودن را فهم کرده و سرگردان و آوارهی جهان بودن را نیز. سالها از زخمهای بشری، دردها، عشقهای به ثمر نشسته و به ثمر ننشسته، بیخانمانیها، تجاوزها و کشتارها نوشته، از ساکسیفونیستی با دوست دخترش که قرار بود در فرانکفورت باشد تا آن تماشاچی که قرار بود تئاتر ببیند اما به اعدام محکوم شد و آن تن عزیز که میدان نبردی شد در بوسنی پس از فروپاشی یوگسلاوی و ... همه را او نوشته و کلمهها و تصویرهایی به جا گذاشته که بسیاری از ما را به قبل و بعد از خودش تقسیم کرده و حالا در تازهترین اثرش بازهم به سراغ یکی از مهمترین خاطرههای جمعی مردمان گوشهگوشهی جهان رفتهاست؛ او، «ماتئی ویسنیک»، نمایشنامهنویس بزرگ رومانیاییتبار، با تجربهی رنج پناهندگی و لمس هرآنچه یک پناهنده تجربه میکند، «در این قایق لعنتی دیگر جا نیست» را در یکی از بحرانیترین لحظههای جهان نوشتهاست؛ زمانهای که همهی کاشتههای اروپا و آمریکا در خاورمیانه، آفریقا و ... به بار نشسته است و میلیونها بیخانمان از دست داعش، طالبان، بوکوحرام و ... به اجبار سرزمین و خانه و کشاشانه را به امید زنده ماندن و زندگی کردن ترک کردهاند. در این نمایشنامه، همهی میلیونها پناهندهی سرتاسر جهان پشت دیوارهای آهنی و بتنی، سیمهای خاردار و حصارهای نفوذناپذیری که حکومتها کشیدهاند تا جلوی ورود آنها را بگیرند، گیر افتادهاند و باید چیزی تغییر کند. کتاب «در این قایق لعنتی دیگر جا نیست» روایت الزام فرریختن همهی دیوارها و موانعیست که بشر برابر همنوعان خودش برپا کرده و میکند، آن هم برابر آنانی که دیگر هیچجا در سرزمینشان نبوده که بتوانند در آن زندگی کنند یا حتی فقط زنده بمانند.
more