Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
الجمعة - 1447 18 ربيع الآخر
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"ar-sa","Currency":"usd","CurrencySign":"$","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
تسجيل الدخول
shopping cart 0
السلة

السلة

المجموع
0  
ContinuetoCheckout

Menu

  • Shab gurgī
معلومات المنتج
 ISBN رقم: 978600328097
الناشر: Bihjat
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 174
الوزن: 193 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 x 1 cm
غلاف الكتاب: کتب کرتونیه للأطفال
Subjects:

شب گرگی الفارسية 1400

Shab gurgī

الطبعة: 2
المؤلف: Ismāʻīl 'Abbāsī
التقييم:
15٫42 $
4 إلی 6 اسبوع
قائمة الأمنيات
Wishlist
معلومات المنتج
 ISBN رقم: 978600328097
الناشر: Bihjat
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 174
الوزن: 193 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 x 1 cm
غلاف الكتاب: کتب کرتونیه للأطفال
Subjects:
Persian Short stories
more
در آفتاب کم رمق آخرین جمعه زمستان، مرد جوان چوقا پوش، گرگی را با بند چرمی و دهنه آهنی در باریکه راه پوشیده از برف، می‌کشاند. او که خورجینی هم بر دوش داشت، عازم شهر آسا بود. آبادی پر جمعیتی که مرکز حکومت نشین ۸۰ پارچه روستا بود. دو مرد قاطر سوار، آن‌ها را همراهی می‌کردند. نوروز و گرگ تا صبح نخوابیده بودند. گرگ در رهایی از تله و نوروز از شوق رسیدن به آرزویی که سال‌ها در انتظارش بود. او سرمست از گیر افتادن گرگ، هر چند قدم، دهنه را سفت می‌کرد و با چوب، ضربه‌ای بر کمر حیوان می‌زد. گرگ خرناس می‌کشید و حجمی از کف خون آلود از پوزه‌اش بیرون می‌ریخت. بدین سان، خطی سرخ بر راه پوشیده از برف کشیده می‌شد.
more