قوی شیپورزن الفارسية 1382

دو قوي جوان وقتي براي اولين بار صاحب فرزند مي شوند، پي مي برند كه يكي از جوجه هاي آنها به اسم لوئيس، قادر به سخن گفتن نيست. تا زمانيكه لوئيس يك جوجه قوست، با مشكلي رو به رو نمي شود، اما هنگامي كه تصميم مي گيرد همسري اختيار كند، از آنجا كه قادر به بيان احساساتش نيست، در ابراز عشق شكست مي خورد و با بي مهري رو به رو مي شود. قوي نر وقتي پسرش را مي بيند كه دل شكسته شده، تصميم مي گيرد با تهيه ي يك شيپور اين نقص را جبران كند. اما او پولي ندارد و به اجبار تن به سرقت شيپور مي دهد. لوئيس از هديه پدرش خوشحال مي شود، اما در مقابل پرداخت پول شيپور احساس تعهد مي كند. به همين خاطر راهي سفر مي شود تا با كار كردن پول تهيه كند و قرض پدر را بپردازد...