رویای سه گانه الفارسية 1381
Ru`ya-yi sih ganih
18٫88 $
مشاركة
Wishlist
This story is about two twins brothers named Human and Hurmuz. Human went to Sipah and then went to war. When he came back he became the manager of security in Kerman University. But Hurmuz continues his study at university. Human married a mobilization girl named Maryam but she couldn't be pregnant. Zhalih the girl of Human's father's gatekeeper is study at Kerman University. Hurmuz courts her but she is not agreeing; because she had a contact with Human at the university and now hates both of them. Hurmuz went to his brother to find out what was happened...
more
اين داستان ماجراي دو برادر دوقولوست به نام "هومن" و "هرمز". هومن وارد سپاه شده در دوران جنگ به جبهه مي رود و بعدها رياست حراست دانشگاه كرمان را به عهده مي گيرد. از طرفي هرمز به تحصيلات دانشگاهي ادامه مي دهد. هومن با دختري بسيجي به نام مريم ازدواج مي كند، اما مريم بچه دار نمي شود. ژاله دختر سرايدار پدر هومن است و در كرمان تحصيل مي كند. پدر ژاله در رشت به تازگي در خانه ي هوشنگ خان مشغول به كار شده است. هرمز از ژاله خواستگاري مي كند، اما ژاله به خواسته وي جواب منفي مي دهد؛ زيرا قبلا" از طرف حراست دانشگاه بين ژاله و هومن نوعي درگيري پيش آمده، بدين سبب ژاله از هر دو برادر بيزار است. هرمز به قصد روشن شدن موضوع، نزد برادرش به كرمان مي رود و در پي درگيري بين دو برادر، هر دو راهي بيمارستان مي شوند، تا اين كه...
more