اضطراب ابراهیم الفارسية 1381
Iztirab-i ibrahim
23٫18 $
مشاركة
Wishlist
Fiction,
He stands up beside "Gully". The room is cold. He goes near the heater and lights on a cigarette. The sky is still dark.
I have to release myself from Gully's life. I don't like this life. This not my life, this busy and unrestrained life. My life was difficult and disappointed, but was regular. My books, my papers...
more
داستان،
از كنار گلي بلند ميشود. اتاق سرد است. كنار بخاري ميرود و سيگاري روشن مي كند. هوا هنوز تاريك است.
من بايد خودم را از زندگي گلي بيرون بكشم. من اين زندگي را دوست ندارم.
اين زندگي من نيست، اين زندگي شلوغ و بي بند وبار. زندگي من سرد و سخت بود، ولي قاعده داشت. كتابهايم، نوشته هايم...
more
