Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
السبت - 1447 19 ربيع الآخر
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"ar-sa","Currency":"usd","CurrencySign":"$","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
تسجيل الدخول
shopping cart 0
السلة

السلة

المجموع
0  
ContinuetoCheckout

Menu

  • Pasmāndahʹhā-yi yak taṣvīr
معلومات المنتج
 ISBN رقم: 9786226674126
الناشر: Nishanih
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 212
الوزن: 300 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 x 1٫48 cm
غلاف الكتاب: غلاف ورقی
Subjects:

پس مانده های یک تصویر الفارسية 1399

Pasmāndahʹhā-yi yak taṣvīr

المؤلف: Muzhgān Amīrī
التقييم:
18٫50 $
4 إلی 6 اسبوع
قائمة الأمنيات
Wishlist
معلومات المنتج
 ISBN رقم: 9786226674126
الناشر: Nishanih
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 212
الوزن: 300 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 x 1٫48 cm
غلاف الكتاب: غلاف ورقی
Subjects:
A Persian novel.
more
رمان فارسی. روی نیمکت نشسته بودند. پارک تقریبا شلوغ بود. او حالش بد بود. کلافه بود. کم آورده بود. لبریز بود و دلخور. نمی ‌خواست خودش را تحمل کند و بی‌ تاب به ریزه‌ های ماسه و شن زیر پایش نگاه می‌ کرد و با کفشش این ‌طرف و آن‌ طرف پرتشان می‌ کرد. فشارشان می‌ داد. چند تا مورچه را دانسته و ندانسته له کرده بود نفهمید. نسیم ساکت کنارش نشسته بود. چیزی نمی ‌گفت. چطور می ‌فهمید باید ساکت باشد و این سکوت را بی ‌احترامی به خودش تلقی نمی‌ کرد. چقدر جریان داشت و او از بن ‌بست ‌هایش به او پناه آورده بود. یک ساعت گذشت. سرش را بلند کرد و گفت ببخشید. نسیم گفته بود؛ نیازی به عذرخواهی نیست. همه گاهی این لحظه‌ های لب‌ پر زدن را داریم.
more