Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
الاثنين - 1447 10 جمادى الآخرة
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"ar-sa","Currency":"usd","CurrencySign":"$","CountryIsoCode":"us","ProfileIsoCode":null,"HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
تسجيل الدخول
shopping cart 0
السلة

السلة

المجموع
0  
ContinuetoCheckout

Menu

معلومات المنتج
 ISBN رقم: 9786006298825
الناشر: Sida-yi Mu'asir
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 850
الوزن: 800 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 x 5٫2 cm
غلاف الكتاب: غلاف ورقی
Subjects:

با سنگ ها آواز می خوانم الفارسية 1442

Bā sangʹhā āvāz mīkhvānam

الطبعة: 8
المؤلف: Māʼadah Fallāḥ
التقييم:
39٫99 $
4 إلی 6 اسبوع
قائمة الأمنيات
Wishlist
معلومات المنتج
 ISBN رقم: 9786006298825
الناشر: Sida-yi Mu'asir
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 850
الوزن: 800 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 x 5٫2 cm
غلاف الكتاب: غلاف ورقی
Subjects:
A Persian novel
more
رمان فارسی. دستانش را به زیر بغل برده و پایش را به نرده تکیه زد. حیاط روشن تر از هر شب دیگری بود و این برای ماهی بود که امشب عهد کرده تا بیشتر نورافشانی کند. به سنگریزه های حیاط زل زده و جای پای دخترک مو مشکی را به وضوح روی آن ها دید. دویده بود، کل مسیر حیاط تا در را دویده بود. امشب هم مثل همیشه موهایش را از وسط فرق باز کرده و دو طرف صورتش رها کرده بود؛ البته منظم تر و دقیق تر از همیشه دقیق تر از زمانی که در نساجی او را می دید. فقط یک بار به رژ قرمزش گیر داده بود، بعد از آن دیگر ندیده بود رژ قرمز بزند. این دختر محتاط می توانست ربطی به یاشار داشته باشد؟ می توانست آن قدر بد باشد که به مردی با شرایط یاشار دل ببندد؟ دختری که حتی از زدن رژ لب قرمز بعد از آن پرهیز کرده بود، چطور می شد که به بودن رابطه ای بین او و یاشار فکر کرد؟
more