Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
الاثنين - 1447 21 ربيع الآخر
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"ar-sa","Currency":"usd","CurrencySign":"$","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
تسجيل الدخول
shopping cart 0
السلة

السلة

المجموع
0  
ContinuetoCheckout

Menu

  • Chih dīr...
معلومات المنتج
 ISBN رقم: 9789643117566
الناشر: Quqnus
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 212
الوزن: 240 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 x 1٫48 cm
غلاف الكتاب: غلاف ورقی
Subjects:

چه دیر... الفارسية 1387

Chih dīr...

المؤلف: Mihkāmah Rahīmzādah
التقييم:
16٫30 $
موجود - 1 إلی 2 یوم
قائمة الأمنيات
Wishlist
معلومات المنتج
 ISBN رقم: 9789643117566
الناشر: Quqnus
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 212
الوزن: 240 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 x 1٫48 cm
غلاف الكتاب: غلاف ورقی
Subjects:
Novel
more
رمان. داستان چه دیر در مورد زندگی دو انسان است که در شلوغی شهر با روحیاتی در تضاد هم، نا امید از همه جا یکدیگر را پیدا می‌ کنند. این داستان درباره دغدغه‌ های یک زن امروزی و مشکلات او صحبت می‌ کند. مه‌ کامه رحیم زاده نویسنده رمان یلدا، رهایی و مجموعه داستان‌ های اتاق صورتی و ردپای حلزون است. از متن کتاب: غروبِ روز چهارشنبه بود. در پی یک روز پرکار، روی کاناپه دراز کشیده بودم و کتاب می‌‏ خواندم. صدای زنگ در را شنیدم. نیکو بود. در راهرو را باز کردم و به انتظارش ایستادم. پله‌‏ها را سنگین و لَخت، مثل زنان باردار، بالا آمد. قلبم از دیدنش فشرده شد. بعد از آن ماجرا، هر وقت او را می‌ دیدم، چنین حالی به من دست می‌ ‏داد. حاضر بودم هر کاری که از توانم بر می‌ ‏آید، انجام دهم تا او را این طور خسته و غمگین نبینم. جلو رفتم و صورت رنگ‌ ‏پریده و سردش را بوسیدم و حالش را جویا شدم. سرش را پایین انداخت و گفت که بد نیست، اما هنوز نمی‌‏ تواند چهارشنبه‏‌ ها عصر در خانه بند شود. بغلش کردم. سرش را روی شانه‏‌ ام گذاشت. پشتش را نوازش کردم و به او اطمینان دادم که گذشت زمان همه چیز را عادی خواهد کرد.
more