Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
الجمعة - 1447 18 ربيع الآخر
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"ar-sa","Currency":"usd","CurrencySign":"$","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
تسجيل الدخول
shopping cart 0
السلة

السلة

المجموع
0  
ContinuetoCheckout

Menu

  • Dar mīyānah-yi amnīyyat va nāamnī
معلومات المنتج
العنوان الأصلي: Between security and insecurity
 ISBN رقم: 9789643292287
المترجم: Furūgh Pūryāvarī
الناشر: Agah
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 126
الوزن: 180 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 x 0٫88 cm
غلاف الكتاب: غلاف ورقی
Subjects:

در میانه ی امنیت و ناامنی الفارسية 1393

Dar mīyānah-yi amnīyyat va nāamnī

المؤلف: Ivan Klíma
التقييم:
17٫34 $
4 إلی 6 اسبوع
قائمة الأمنيات
Wishlist
معلومات المنتج
العنوان الأصلي: Between security and insecurity
 ISBN رقم: 9789643292287
المترجم: Furūgh Pūryāvarī
الناشر: Agah
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 126
الوزن: 180 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 x 0٫88 cm
غلاف الكتاب: غلاف ورقی
The eminent Czech writer Ivan Klima discusses here the changes in thinking and behavior at the turn of the millennium. He considers the main values in human society that must be preserved, and he tries to identify those people in today's world who are seeking to transform generally accepted consumer values into genuine values based on mutual human relations, moderation, and an understanding of the place of humans in nature.
more
وقتی از من خواسته شد کتابی درباره ی موضوع امنیت و ناامنی بنویسم و افزون بر آن خواستند که در صورت امکان از بدبینی بیش از حد پرهیز کنم دو دل ماندم. این برداشت همگانی وجود دارد که خوش بینی یا بدبینی نوعی نگاه به زندگی است و من در تمام عمرم از نوشتن مطلبی که با نوع نگاه ام به زندگی تناقض داشته خودداری کرده ام. در این صورت خوش بین ام یا بد بین؟ دوران کودکی ام خیلی راحت نگذشت، چون یک چهارم اش در اردوگاه کار اجباری سپری شد. بیش تر ارتباط ها و دوستی های کودکی ام نابود شدند. جلوی چشمم آن قدر مرده و آدم رو به موت دیدم که بی تردید رویم تأثیر گذاشته است. اما وقتی جنگ تمام شد و توانستم از آن جان سالم به در ببرم این فکر جایی از ناخودآگاهم جای گیر شد که اگر آن موقع توانستم از وحشت جنگ جان به در ببرم ، پس تاب تحمل هر چیز دیگری را هم خواهم داشت. شاید به همین دلیل بود که وقتی یکی از نویسندگان ممنوع القلم چکسلواکی شدم، همکاران ام به چشم یک آدم همیشه خوش بین به من نگاه می کردند و نزدم می آمدند تا دلگرم شوند. برخی از خوانندگان ام به من می گویند که کتاب هایم غمگین شان می کند، اما دیگران می گویند که برعکس، کتاب هایم روحیه شان را تقویت می کند ...
more