انقلاب روسیه و سده ناتمام بیستم الفارسية 1403

Inqilāb-i Rūsīyah va Sadah-yi Nā'tamām-i Bīstum

المؤلف: David North

التقييم:

14٫55 £

4 إلی 6 اسبوع

غلاف کرتونی

14٫55 £

اختر الكمية

قائمة الأمنيات

One hundred years after the outbreak of World War I and the Russian Revolution, none of the problems of the twentieth century—devastating wars, economic crises, social inequality, and the threat of dictatorship---have been solved. They are posed even more sharply today. David North argues against contemporary historians who maintain that the dissolution of the USSR signaled the “end of history” (Fukuyama}, or the “short twentieth century”(Hobsbawm). Disputing postmodernism’s view that all history is merely a subjective “narrative,” North insists that a thorough materialist knowledge of history is vital for humanity’s survival in the twenty-first century.

کتاب «انقلاب روسیه و سدۀ ناتمام بیستم» نوشته دیوید نورث، تحلیلی جامع از اهمیت تاریخی و معاصر انقلاب روسیه در سال 1917 است. این کتاب که در سال 2014 منتشر شد، تأثیر پایدار این انقلاب بر قرن بیستم تا قرن بیست و یکم را بررسی می‌کند. نورث کتاب با قرار دادن انقلاب روسیه در چارچوب وسیع‌تر تاریخ جهانی آغاز میکند. او استدلال می‌کند که این انقلاب یک رویداد محوری بود که روند قرن بیستم را تغییر داد. به عبارت دقیق‌تر، سرنگونی استبداد تزاری و استقرار یک حکومت سوسیالیستی به رهبری بلشویکها نشانگر انحراف رادیکال از نظم اجتماعی و سیاسی موجود بود. پس از این مقدمه، کتاب به زیربنای نظری انقلاب روسیه، به ویژه ایده‌های کارل مارکس و ولادیمیر لنین می‌پردازد. نورث از مفهوم دیکتاتوری پرولتاریا و نقش طبقه کارگر در رهبری انقلاب بحث می‌کند. او همچنین نظریه انقلاب دائمی لئون تروتسکی را بررسی می‌کند که معتقد است انقلاب‌های سوسیالیستی برای موفقیت باید بین‌المللی باشند. بخش قابل توجهی از کتاب به تحلیل انحطاط اتحاد جماهیر شوروی در زمان جوزف استالین اختصاص دارد. نورث از سیاست‌های استالین انتقاد می‌کند که به گفته او به اصول انقلاب خیانت کرده و منجر به استقرار یک رژیم بوروکراتیک و استبدادی شد. دورۀ او شاهد سرکوب مخالفان سیاسی، پاکسازی‌های دهه 1930 و تحکیم سلطه‌طلبانۀ قدرت توسط حزب کمونیست بود. پس از این، نورث مخالفت لئون تروتسکی با استالینیسم و تلاش‌های او برای دفاع از آرمان‌های اصلی انقلاب روسیه را برجسته می‌کند. تبعید و نهایتا ترور تروتسکی در چارچوب مبارزۀ او برای ترویج سوسیالیسم بین‌المللی و انتقاد او از بوروکراسی شوروی مورد بحث قرار می‌گیرد. بعد از بحث دربارۀ تأثیرات جنگ جهانی دوم بر شوروی، نویسنده به دورۀ جنگ سرد پرداخته است. به بیان وی جنگ سرد فقط یک درگیری بین دو ابرقدرت نبود، بلکه نبردی بین دو نظام اجتماعی اساسا متفاوت بود. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 به عنوان یک نقطه عطف مهم تحلیل می‌شود که پایان جنگ سرد را منجر شد اما بسیاری از مسائل اساسی را حل نشده باقی گذاشت.