تهجیر الفارسية 2024
Tahjīr
7٫44 £
مشاركة
Wishlist
ISBN رقم:
9781445237978
الناشر:
Aftab Publications Norway x
الفئة العمرية:
البالغون
الصفحات:
69
الوزن:
104 g
أبعاد المنتج:
14 x 21 cm
غلاف الكتاب:
غلاف ورقی
تهجیر، در زبان عربی، به معنای هجرت اجباریست.
کتاب تهجیر، مجموعه اشعاریست در شرح انسانهایی که از خانه و سرزمینشان بیرون رانده شدند و برای حفظ ِ جان و آرمانهایشان از حصارها و اقیانوسها گذشتند، برخی به پناهگاه مانندی «رسیدند» و دیگریها در میان سیم خاردارها و برفابها جان ِ قابلشان گرفته شد.
کوچ اجباری در داخل مرزها و خارج از مرزها، رفتن، بدون خواستن، راهی شدن، بدون دانستن!
دل برکندن از هرآنچه که روزی، معنایت میبخشید.
کارون .م یا کارون محمدی، در دفتر شعر نخست خود، به نام «خلق گلسنگها» مقاومت و مبارزه را بازمیآفرید و شرح میداد و او که، اشعار خود را «جمعی» میداند، در این دفتر شعر، به گوشههای دیگری از وجود انسانی میرود و از وسعت هجرت و درد ِ «برکندن» میپردازد، داستان آنانی که در سرزمین خویش، غریب بودند و آنان که از گرسنگی، فقر و مبارزه در جغرافیای آشنا و بیگانه، کُشته شدند. در این بیست و نُه شعر، فردیت درد انسان را در شعر جمعی، به شکلی دیگر بیان میکند و نور را بر روی کنجهای دیگری از مبارزه تا مقاومت میبَرَد.
شرح ِ انسانهای جداافتاده و متعلق به طبقه، به هر زبانی و هر سرزمینی. که هنوز بر عهد قدیمی خود پایدارند و از مبارزه تا مقاومت را از پس از هر سوگ و شکستی، زندگی میکنند.
این دفتر شعر، پیشکش شده ست به مهاجرانی که در گذرگاه هجرت اجباری جان عزیزشان گرفته شد.
منتخبی از اشعار تبعید:
بی بند، خون
یک قطره میگویی و هزاران قطره خون
از دهانت میچکد و
واژه و جان که میچینی
از دهانت بیزارم
□
همیشه از شما
چه سپید باشد بیرقتان
یا رنگگرفته از زردابهای
از یرقانِ رگان نوزادی به نفیری
همیشه تا ابد از ازل
از شما بیزارم
چه کُشتهها هزاران و
نه
یکی
تنها یکی باشد
من از گذشته تا آینده تا ابد
از شما بیزارم
چه از بالا بلندایی
یا قیر داغی
کارگری بر کوهی
کوچهای
من بیشک از شما
نه ارزشی به پشیزی
اما
همیشه بیزارم
چه تندباد جنوب باشد یا خاوران، ریشه در گلویتان
به تماشا که میروید
از باغ،
نفس که میکشید
از هوایتان بیزارم
ما همیشه از شما
از ازل تا همیشه تا ابد
بیزاریم
more
تهجیر، در زبان عربی، به معنای هجرت اجباریست.
کتاب تهجیر، مجموعه اشعاریست در شرح انسانهایی که از خانه و سرزمینشان بیرون رانده شدند و برای حفظ ِ جان و آرمانهایشان از حصارها و اقیانوسها گذشتند، برخی به پناهگاه مانندی «رسیدند» و دیگریها در میان سیم خاردارها و برفابها جان ِ قابلشان گرفته شد.
کوچ اجباری در داخل مرزها و خارج از مرزها، رفتن، بدون خواستن، راهی شدن، بدون دانستن!
دل برکندن از هرآنچه که روزی، معنایت میبخشید.
کارون .م یا کارون محمدی، در دفتر شعر نخست خود، به نام «خلق گلسنگها» مقاومت و مبارزه را بازمیآفرید و شرح میداد و او که، اشعار خود را «جمعی» میداند، در این دفتر شعر، به گوشههای دیگری از وجود انسانی میرود و از وسعت هجرت و درد ِ «برکندن» میپردازد، داستان آنانی که در سرزمین خویش، غریب بودند و آنان که از گرسنگی، فقر و مبارزه در جغرافیای آشنا و بیگانه، کُشته شدند. در این بیست و نُه شعر، فردیت درد انسان را در شعر جمعی، به شکلی دیگر بیان میکند و نور را بر روی کنجهای دیگری از مبارزه تا مقاومت میبَرَد.
شرح ِ انسانهای جداافتاده و متعلق به طبقه، به هر زبانی و هر سرزمینی. که هنوز بر عهد قدیمی خود پایدارند و از مبارزه تا مقاومت را از پس از هر سوگ و شکستی، زندگی میکنند.
این دفتر شعر، پیشکش شده ست به مهاجرانی که در گذرگاه هجرت اجباری جان عزیزشان گرفته شد.
منتخبی از اشعار تبعید:
بی بند، خون
یک قطره میگویی و هزاران قطره خون
از دهانت میچکد و
واژه و جان که میچینی
از دهانت بیزارم
□
همیشه از شما
چه سپید باشد بیرقتان
یا رنگگرفته از زردابهای
از یرقانِ رگان نوزادی به نفیری
همیشه تا ابد از ازل
از شما بیزارم
چه کُشتهها هزاران و
نه
یکی
تنها یکی باشد
من از گذشته تا آینده تا ابد
از شما بیزارم
چه از بالا بلندایی
یا قیر داغی
کارگری بر کوهی
کوچهای
من بیشک از شما
نه ارزشی به پشیزی
اما
همیشه بیزارم
چه تندباد جنوب باشد یا خاوران، ریشه در گلویتان
به تماشا که میروید
از باغ،
نفس که میکشید
از هوایتان بیزارم
ما همیشه از شما
از ازل تا همیشه تا ابد
بیزاریم
more