یادت هست؟ الفارسية 1402

Yādat Hast?

المؤلف: Freida McFadden

التقييم:

16٫47 £

4 إلی 6 اسبوع

غلاف ورقی

16٫47 £

اختر الكمية

قائمة الأمنيات

Tess Strebel can’t recognize her face. She can’t recognize her home. Her bedroom is unfamiliar. And she can’t remember the handsome stranger lying beside her in bed. A stranger who claims he’s her husband. Tess reads a letter in her handwriting, composed during a rare lucid day, explaining her life as it now exists: She was in a terrible car accident one year ago. Every morning, she wakes up unable to remember most of the last decade. Including her wedding. Tess has no choice but to accept her new life and hope her memory will return. After all, why should she doubt the letter she wrote to herself? Or the kind man from the wedding photos on her dresser who seems to care about her well-being genuinely? And then Tess receives a text message on her phone. One that changes everything: "Don’t trust the man who calls himself your husband."

تس استربل نمی تواند چهره خود را تشخیص دهد. او نمی تواند خانه اش را بشناسد. اتاق خواب او ناآشنا است. و او نمی تواند غریبه خوش تیپی را که در رختخواب کنارش دراز کشیده به خاطر بیاورد. غریبه ای که ادعا می کند شوهرش است. تس نامه ای را با دست خط خود می خواند که در یک روز شفاف نادر نوشته شده بود و زندگی خود را به شکل فعلی توضیح می دهد: او یک سال پیش در یک تصادف رانندگی وحشتناک بود. او هر روز صبح از خواب بیدار می شود و نمی تواند بیشتر دهه گذشته را به یاد بیاورد. از جمله عروسی اش. تس چاره ای ندارد جز اینکه زندگی جدیدش را بپذیرد و امیدوار باشد که حافظه اش بازگردد. بالاخره چرا باید به نامه ای که به خودش نوشته شک کند؟ یا مرد مهربان از عکس های عروسی روی کمدش که به نظر می رسد واقعاً به حال او اهمیت می دهد؟ و سپس تس یک پیام متنی در تلفن خود دریافت می کند. چیزی که همه چیز را تغییر می دهد: "به مردی که خود را شوهر شما می خواند اعتماد نکنید."