ملكه ی در به در الفارسية 1381

در اين رمان "شارلوت" دختر "لئوپلد اول" پادشاه بلژيك و نوه ي "لويي فيليپ" پادشاه فرانسه در 1857 با "آرشيد وك ماكسيميليان"، برادر امپراتور اتريش، ازدواجي عاشقانه مي كند. چند سال بعد اين زن و شوهر جوان و زيبا، پادشاه و ملكه ي امپراتوري نوبنياد مكزيك مي شوند. شارلوت و ماكسيميليان در مكزيك با استقبالي پيروزمندانه رو به رو مي شوند و به تلاش در راه پيشرفت و ترقي اين كشور پهناور دست مي زنند؛ اما ماجرا به فاجعه تبديل مي شود و شارلوت براي نجات مردي كه دوست دارد، به سرعت به اروپا باز مي گردد تا از پاپ كمك بخواهد كه ناگهان در حين ورود دچار بحران جنون مي شود. ميهن پرستان مكزيكي نيز به رهبري "بنيتو خوارس"، ماكسيميليان را دستگير و تيرباران مي كنند. شارلوت نيز پس از اين حوادث در حالي كه به جنون مبتلاست زنداني مي شود...