چشم انتظار الفارسية 1391
Chashm intiẓār
19٫04 £
مشاركة
Wishlist
A Persian novel.
more
"شادی" با مادر و برادر خود زندگی می كند كه هر دو بیمار هستند. او و "سروش" به یكدیگر علاقه مندند و تصمیم دارند ازدواج كنند، اما مادر سروش با این امر مخالف است. پس از مدتی مادر شادی می میرد و برادرش كه بیماری قلبی دارد در بیمارستان بستری می شود. در این زمان سروش برای انجام كاری به شهرستان می رود و مادرش از این فرصت استفاده كرده و با حیله شادی را مجبور می كند كه از سر راه سروش كنار برود و این در حالی است كه سروش از موضوع بی اطلاع است. شادی برای ادامه ی زندگی به اصفهان می رود و زمانی كه سروش بازمی گردد او را نمی یابد. بعد از چند سال سروش به همراه دوستش، مهرداد، به اصفهان می رود. مهرداد، به طور اتفاقی شادی را می بیند و دلیل رفتن او را می پرسد. او با فهمیدن ماجرا، جریان را برای سروش بازگو می كند و ...
more