Note! Looking for an order placed before 2025-09-20, 16:00? [Click Here]
السبت - 1447 12 ربيع الآخر
{"Id":0,"Name":null,"Mobile":null,"Email":null,"Token":null,"Type":0,"ReferencerId":null,"VatConfirm":false,"PublicToken":null,"Culture":"ar-sa","Currency":"eur","CurrencySign":"€","CountryIsoCode":"us","HasSubset":false,"Discount":0.0,"IsProfileComplete":false,"HasCredit":false,"LastActivity":"0001-01-01T00:00:00"}
login
تسجيل الدخول
shopping cart 0
السلة

السلة

المجموع
0  
ContinuetoCheckout

Menu

معلومات المنتج
 ISBN رقم: 9789936637122
الناشر: Taak Publication
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 121
الوزن: 200 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 x 0٫85 cm
غلاف الكتاب: غلاف ورقی
Subjects:

شبی که باران می بارید الدارية (الفارسية) 1396

Shabī kih bārān mībārīd

المؤلف: 'Abd al-Qādir Murādī
التقييم:
28٫13 €
4 إلی 6 اسبوع
قائمة الأمنيات
Wishlist
معلومات المنتج
 ISBN رقم: 9789936637122
الناشر: Taak Publication
الفئة العمرية: البالغون
الصفحات: 121
الوزن: 200 g
أبعاد المنتج: 14 x 21 x 0٫85 cm
غلاف الكتاب: غلاف ورقی
Subjects:
A collection of Dari Stories
more
کتاب «شبی که باران می بارید» مجموعه داستان به زبان دری است. عناوین داستان ها عبارتند از: "کارد، خون و قصاب"، در نیمه راه یک عشق، اسپ ها، نویسنده و همسایه، وقتی که موتر آمد، پسرک فروشنده، شبی که باران می بارید، چادر گلابی رنگ و گل های آکاسی، بوی خاک های باران خورده، و مهتاب رنگ می باخت، هم آوردان، سگ سپید. بخشی از متن کتاب: یحیی آن شب بیشتر ناراحت بود. همه چیز به نظرش مرموز می نمود. اضطراب ناشناخته یی هر لحظه به قلبش چنگ می زد. هر بار که از کلکین به بیرون نگاه می کرد، عصه ی گنگ ترس انگیزی در دلش راه می یافت. نور کم رنگ مهتاب به نظرش غم آلود و اندوه ناک می آمد. فریاد التجاآمیز دخترکی که هر لحظه از دورها به گوش هایش می رسید، او را به یاد خاطره های مبهمی می افگند که نمی توانست درست به یاد بیاورد. به خیالش آمد که دختر خردسالی در جنگل های دور، به چنگ حیوان های وحشی افتاده است و جیغ می زند.
more