کلهر در رمان جدید خود، داستانی اجتماعی را در شهر همدان روایت می کند که در درون خود گریزی به بسیاری از موضوعات مهم اجتماعی ایران در سال ه ...
کلهر در رمان جدید خود، داستانی اجتماعی را در شهر همدان روایت می کند که در درون خود گریزی به بسیاری از موضوعات مهم اجتماعی ایران در سال های اخیر از جمله دفاع مقدس زده است و کم و بیش تمی سیاسی نیز دارد. شخصیت اصلی یعنی زعیم، عکاسی دارد و مدتی به جبهه می رود و عکاس دفاع مقدس می شود. او در واقع دنیای خوب و خوشی با عکس و عکاسی و عکاس خانه اش دارد اما زندگی اش با حوادثی پیوند می خورد که داستان را وارد فراز و نشیب هایی می کند. سیاست و قصه یکی از تم های اصلی این رمان است و در واقع این رمان را می توان روایت ساخته شدن واژه ای به اسم قصه دانست. در این رمان شخصیت اصلی با شخصیت های سیاسی برخوردهایی دارد. مثلا" در کودکی و بعد از کودتای ۲۸ مرداد و دستگیری مصدق، تخت مصدق را می بیند که بالای سرش پرواز می کند و مصدق با عصا روی آن نشسته و یا وقتی هویدا اعدام می شود با شبح او در عکاس خانه اش مواجه می شود و حرف می زند. بر همین اساس این رمان ترکیبی از قصه و سیاست است و زعیم کسی است که از قصه و سیاست و عکاسی عبور می کند و به نور می رسد و رستگار می شود. کلهر در چنین فضایی در رمان خود شخصیتی به نام آنادانا خلق کرده که زنی همدانی است که به او بانوی ترشی های همدانی می گویند. وی قصه گوست و در عالم ترشی ها سیر می کند. در نهایت خودش را توی کوزه سرکه ترشی غرق می کند.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.